Saturday, October 21, 2006


مطالب مربوط به پرونده اتمی رژیم ایران

تحریم آغازشد اما فرصت زیادی برای جلو گیری ازتسلط رژیم ولایت فقیه به فوت وفن تولید بمب اتمی باقی نمانده است
مصاحبه نشریه مجاهد با یزدان حاج حمزه
دی ماه 85
اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران درشورای امنیت سازمان ملل متحد روز سوم دی ما ه 1385 به اتفاق آراء همه 15 عضو این شورا صادرشد . برای بررسی اهمیت این قطعنامه ، وهمچنین تأثیری که صدورآن بر تغییر موقعیت بین المللی وخلی این رژیم و آینده تحولات ایران می تواند داشته باشد ، گفت وشنودی با آقای حاج حمزه داشته ایم که درزیرآورده شده است
سوال 1 - آقای حاج حمزه شما برای صدور اولین قطعمامه تحریم رژیم درشورای امنیت سازمان ملل چه اهمیتی قائل هستید
جواب 1 - به نظرمن ،اجماع نمایندگان دولتهای جهان شامل نماینده کشورهای حوزه خلیج فارس( قطر) ،نمایندگان کشورهای آسیا، خاوردوروروسیه ، نمایندگان اتحادیه اروپا و آمریکا باصدوراین قطعنامه به اتفاق آراء ، خواه وناخواه برواقعیتی مهر تأییدردند که مقاومت سازمانیافته مردم ایران ازسالها پیش به طورمستمرآن را پیش بینی و گوشزد می کرد. واقعیتی که با صدور این قطعنامه مهرخورد این است که رژیم تغییرناپذیرایران خطر با القوه ای است برای امنیت جهان که می تواند به خطربا لفعل تبدیل شود! . سفیر آمریکا عضو دائم شورای امنیت درسخنانی که درجلسه تصویب این قطعنامه ایراد کرد ، به صراحت روی این خطرانگشت گذاشت و اعلام کرد « پیگیری ایران برای دستیابی به توانمندی[تولید بمب ] هسته ای خطروخامتباری برای جهان است» . پیش ازاین آمریکا اصرارداشت که مضمون این جمله درمتن قطعنامه گنجانده شود که برای به دست آوردن اجماع ازآن صرفنظرکرد . به هرصورت این چشم پوشی ونیاوردن این جمله درمتن قطعنامه تغییری در واقعی بودن این خطرودرک آن توسط شورای امنیت نمی دهد. اهمیت دیگرصدوراین قطعنامه تغییرشیوه برخورد طرف خارجی با رژیم ایران است . جامعه جهانی دراین قطعنامه به صورت جمعی وبلا استثناء به این رژیم اخطارجدی می دهد که اگربه خواست قطعنامه تسلیم نشود اگربه کارغنی سازی اورانیوم درنطنز، فرآوری اورانیوم دراصفهان ، تولید آب سنگین دراراک ادامه دهد اگرهمه درها را برای بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی بازنکند با فشارهای بیشتری ازآنچه که دراین قطعنامه گنجانده شده روبرو خواهد شد. جدی بودن این اخطار را حتی نماینده روسیه درنطقی که قبل ازرأی گیری داشت مورد تأکید قرارداد . به این اعتبارمن صدوراین قطعنامه را نقطه عطفی درتغییرمناسبات سیاسی -اقتصادی دولتهای قدرتمند جهان با رژیم ایران می دانم . نقطه عطفی که درآن میدان مانور وعرصه بازی های سیاسی رژیم ایران به شدت تنگ می شود ودرصورتی که به خواست قطعنامه تسلیم نشود، جامعه جهانی دیگرنمی تواند مثل گذشته درمورد پیشروی خطردستیابی رژیم به بمب اتمی یا دستیابی به امکان بمب سازی وقت تلف کند با صدوراین قطعنامه روند تعیین تکلیف عملی جامعه جهانی با این «خطر» آغازشده است .
س2- به طورمشخص شورای امنیت دراین قطعنامه چه خواستی ازرژیم ایران دارد و برای تحمیل این خواست می خواهد رژیم را زیزچه نوع فشارهایی بگذارد .
ج2- خواست اولین قطعنامه تحریم رژیم ، همان خواستی است که درآخرین قطعنامه حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی واولین قطعنامه اولتیماتوم شورای امنیت آورده شده است .موارد این خواست ازرژیم ایران عبارت است از: 1- تعلیق تمام فعالیت های تحقیقی و تولیدی مربوط به غنی سازی اورانیوم درپایگاههایی مثل نظنز .2- تعلیق تمام فعالیتهای فرآوری اورانیوم درپایگاههایی مثل پایگاه اصفهان .3- تعلیق تمام فعالیتهای تحقیقی وتولیدی آب سنگین درپایگاههایی مثل پایگاه اراک 4- توقف تمام فعالیتهای مربوط به تولید موشک های بالستیکی که می تواند حامل کلاهک هسته ای باشد.فشارها ومحدودیت هایی که برای تحمیل این خواسته ها دراولین فطعنامه تحریم رژیم پیش بینی شده وهمه کشورهای عضو سازمان ملل موظف به اجرای آن شده اند عبارتند از:1- جلوگیری وممنوع کردن فروش واحتمالا خرید کلیه کالاها وخدماتی که به فعالیتهای چهارگانه فوق الذکر رژیم ایران مربوط می شود 2- جلوگیری وممنوع کردن فعالیتها ومنجمد کردن دارایی های نقدی وغیرنقدی 10 شرکت ایرانی و 12 مقام مسؤل ایرانی که اسامی ومشخصات آنها درپیوست ضمیمه قطعنامه آمده است .3- مراقبت ویژه بررفت وآمدهای 12 مقام ایرانی مذکور وگزارش تردد آنها به کمیسیون ویژه ای که شورای امنیت برای پیگیری اجرای این قطعنامه تحریم تشکیل داده است . یاد آورمی شود که درآخرین ساعات برای کسب رأی مثبت روسیه، به خواست دولت روسیه ممنوعیت مسافرت مقامات مذکورازفهرست محدودیت های قطعنامه حذف شد . با این وجود دولتهای عضو سازمان ملل می توانند درصورتی که لازم به بینند رأسا از مسافرت این افراد به کشورخود جلو گیری کنند . تعداد شرکتهای ایرانی که مشمول این تحریم می شدند نیز11 شرکت بود که بازهم به خواست روسیه نام « سازمان صنایع فضایی » ایران که به کارموشک سازی مشغول است ازفهرست اولیه حذف شد . حال آنکه نام سه شرکت وابسته به این سازمان درلیست سیاه شرکتهای تحت تحریم باقی مانده است .
س 3- سوای محدودیت های لازم الأجراء مذکور،آیا صدور اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران محدودیت های جنبی سیاسی - اقتصادی دیگری نیزبرای این رژیم به وجود می آورد ؟
ج 3 - همانطوری که درپاسخ سؤال اول عرض کردم مناسبات و ر وابط کشورهای جهان ورژیم ایران با صدوراین قطعنامه ازنقطه عطف سیاسی تعیین کننده ای عبورکرده است . طرف حسابهای اقتصادی رژیم ایران ازاین به بعد دیگرنمی توانند با رژیمی که تحریم اورا به انزوای سیاسی بین المللی کشانده ومعلوم نیست فعالیتهای نامطلوب اتمی خود را تا کجا و به چه قیمتهایی ادامه خواهد داد ، مثل گذشته روابط اقتصادی عادی داشته باشند و مجبورند که رابطه خودرا با این رژیم جمع وجورکنند . صدوراین قطعنامه به گزارش منابع معتبراقتصادی ، بلافاصله ایران را به لحاظ ریسک معامله وسرمایه گذاری خارجی به یکی ازپرخطرترین کشورها تبدیل کرده است . این ریسک درصورت روی آوردن رژیم ایران به واکنش های انتقام جویانه [ که احمدی نژاد وعده آنها را داده است ] به سرعت افزایش خواهد یافت » ( 23 دسامبرآژانس خبری بلومبرگ به نقل از«گروه اورو آسیا» ) . درخارج ازحوزه محدودیتهای پیش بینی شده دراین قطعنامه، با هم آهنگی آمریکا و کشورهای اروپایی، محدودیتهای ملموسی در رابطه مالی وبانکی غربی ها و ژاپن با ایران، به عمل آمده است .بانکهای اروپایی و آمریکایی نقل وانتقال سپرده های دلاری ایران را متوقف کرده اند . پیش ازآن تعدادی ازبانکهای اروپایی روابط مالی خود با ایران را قطع کردند و برخی دیگرروابط خود را به شدت کاهش دادند . ژاپن سهم خود را در قرارداد مهم نفتی آزادگان از75 درصد به 10 درصد کاهش داده ، واردا ت نفت خود را ازایران به شدت پایین آورده وتعدادی از با نکهای ژاپنی روابط مالی خودشان را با ایران محدود کرده اند . تا آنجا که به چشم اندا افزایش فشارهمه جانبه روی رژیم برمی گردد، نیکلاس برنز معاون وزارت خارجه آمریکا، که پرونده اتمی رژیم را دنبال می کند ، پس ازصدوراولین قطعنامه تحریم درکنفرانس خبری خود ضمن تأکید بر اینکه« محدودیت های پیش بینی شده دراین قطعنامه کافی نیست» اعلام می کند که « آمریکا به دنبال این قطعنامه به سمت متقاعد کردن سایرکشورها می رود تا آنها هم تحریم های مالی وتجاری مانند آمریکا را درمورد ایران به اجرا درآورند .روسیه و چین که به ما می گویند می خواهند جلوی تسلط ایران روی تولید سلا ح اتمی گرفته شود با یستی اقدام های جدی تری را دراین مورد به عمل آورند . ماازاین دو کشور می خواهیم فروش سلاح به ایران را متوقف کنند ودادن اعتبارمالی به طرفهای ایرانی برای صادرات کالاهای خود به این کشوررا کاهش دهند .وقت انجام معاملات عادی با ایران به سرآمده است » بنا براین ،اگربه محدودیت های محقق شده درحاشیه قطعنامه توجه کنیم و چشم اندازی را که آمریکا ،سردمداراین دعوا ، برای گسترش محدودیت های رژیم ارائه می دهد ملاک قراردهیم ، درپاسخ سؤال شما بایستی عرض کنم که فشارهای جنبی اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران در شورای امنیت ازفشارمندرج درمتن این قطعنامه بسا سخت تراست . س توضیح شما درمورد عوارض جنبی وچشم اندازجدی ترشدن فشارها ی بین المللی برای وادارکردن رژیم به تعلیق فعالیتهای اتمی و موشکی اش سؤالی را برای من به وجود آورده است .
س4 -با توجه به آنکه طرف خارجی بارژیم ایران دعواهای متعددی ازجمله دعوای جلوگیری از دخالتهای گسترده تروریستی درعراق وسایرکشورهای منطقه را دارد، درمیان این دعواها ، دعوای اتمی شدن رژیم چه جایگاه و چه اهمیتی پیدا کرده که این همه نیرو روی آن می گذارد ؟
ج 4 - این تمرکزنیرو واین سمت دهی فشار، به نظرمن ازدوواقعیت قابل محاسبه وقابل پیش بینی ناشی می شود . اوّل آنکه اگررژیم ایران به یک قدرت اتمی درمنطقه تبدیل شود وتعادل قوای نظامی موجود را به نفع خودش تغییردهد، هم می تواند دخالتهای خود را برای سلطه برعراق و سایرکشورهای منطقه گسترده ترکند وهم کشورهای غیراتمی منطقه را به سمت اتمی شدن سوق دهد . شاید به همین ملاحظه بود که اخیرا وزیرخارجه آمریکا، درواکنش نسبت به فشارهایی که روی دولت این کشور برای مذاکره با رژیم ایران به عمل می آید به صراحت اعلام کرد که« ما به قیمت مجهزشدن رژیم ایران به بمب اتمی نمی خواهیم ونمی توانیم درعراق آرامش برقرارکنیم ». علت دوم اولویّت پیدا کردن دعوای اتمی آنستکه آمریکا دراین دعوا ازامکان به کارگیری فشارهمه قدرتهای جهانی واهرم تصمیم گیری قانونی درشورای امنیت برخورداراست ، درصورتی که دردعوای خود بارژیم برسرمسأله عراق نمی تواند ازاین اجماع و این امکان فشار چند جانبه استفاده کند . درعین حال می بینیم این درگیری و این دعواها به هم گره خورده و دولت آمریکا ، مذاکره بارژیم ایران برسرعراق را به تعلیق و توقف فعالیتهای اتمی این رژیم مشروط کرده است .
س 5 - برگردیم به پیامدهای صدورقطعنامه تحریم . سوای رجزخوانی های احمدی نژاد ودیگرمقامات رژیم واکنش رسمی و عملی دولت پاسداران به صدوراولین قطعنامه تحریم چه بوده است ؟
ج 5- به بینید ، دولت احمدی نژاد مأموریت اصلی اش پیشبرد پروژه اتمی رژیم ولایت فقیه است . دولت پاسداران با علم به اینکه برای پیشبرد این پروژه با طرف خارجی وارد یک جنگ سیاسی - اقتصادی سخت می شود این مأموریت را به عهده گرفته ودرحد توان به تدارک این جنگ پرداخته است . این است که می بینیم روز بعد ازصدوراین قطعنامه ، حسینی سخنگوی وزارتخارجه دولت احمدی نژاد درکنفرانس خبری خود « بهترين پاسخ ايران به قطعنامه را ادامه فعاليت‌هاي هسته‌اي به گونه‌اي منسجم‌تر، منظم‌تر و مصمم تر از گذشته » عنوان می کند و وضمن انتشار خبر« آغازراه اندازی 3000 دستگاه سانتریفوژ» جدید ،موضع رسمی دولت را این طور اعلام می کند که « ایران خودرا ملزم به قطعنامه سیاسی شورای امنیت نمی داند »( خبرگزاری فارس ) . دومین موضوعی که سخنگوی دولت دررابطه با مصوبه جدید مجلس رژیم اعلام کرد و بارعملی دارد این بود که « ما دیگرمجبورنیستیم وانتظارنباید داشت که همکاری ما با سازمان بین المللی انرژی اتمی درمقیاس گذشته ادامه پیدا کند » ( خبرگزاری فرانسه 24 دسامبر2006) . علاوه براعلام تسریع فعالیت های غنی سازی اورانیوم ازطریق نصب 3000 سانتریفوژ درپایگاه نطنزو محدود کردن بازرسی های آژانس ، دولت پاسداران چندروز پیش ازصدورقطعنامه به یک فقره حرکت اقتصادی دفاعی نیزروی آورد و به بانک مرکزی دستورداد درواکنش به توقف انتقال بانک به بانک دلارهای نفتی ایران ازجانب بانکهای اروپا ، پایه ارزی عملیات مالی ایران را ازدلاربه یورو تغییردهند و ذخایردلاری ایران را به یورو وارزهای دیگرتبدیل کنند . درعرصه سیاسی نیزبه نظرمی رسد رژیم با افزایش عملیات تروریستی درعراق ، لبنان و فلسطین ، صدورقطعنامه تحریم را بی پاسخ نگذارد وبعید نیست به قصد انتقام گرفتن ازمقاومت سازمانیافته مردم ایران که مسبّب این تحریم بوده است به عملیات تروریستی علیه این مقاومت روی آورد .
س6 - سؤالی که دراینجا مطرح می شود این است که رژیم ولایت فقیهی ایران با توجه به مشکلات اقتصادی - اجتماعی وسیاسی که درداخل دارد ، تا کی می خواهد ویا تاکی می تواند به این رویا رویی ادامه دهد . وچه چشم اندازی برای سیرتحولات آتی این دعوا متصوّر است ؟
جواب 6 - پاسخ به این سؤال ابتدا باید به دو سؤال دیگرپاسخ داد . سؤال اول اینکه رژیم چرا تا اینجا پیشنهاد های تشویقی اقتصادی و سیاسی چشمگیرو چرب نرمی را، که مدتها در آرزوی دریافت آنها بود، رد کرده و مشکلات سیاسی - اقتصادی و اجتماعی ناشی ارانزوا وتحریم را به جان خریده است . به طورمنطقی ، رزیم وقتی دریک کف ترازوی مصلحت اندیشی ومنطق حکومتی خود دستیابی به فوت وفن وامکانات بمب سازی راقرارمی دهد ودرکفه دیگراین ترازو مشوق ها ی انصراف از بمب سازی و مشکلات ادامه آن را می گذارد، می بیند کفه اول سنگین تراست و بیشترامکان بقاء را برایش فراهم می کند . بنا براین مسا له رسیدن به بمب اتمی برای رژیم ناسازگارولایت فقیه، اهمیت حیاتی دارد که تا به حال این همه هزینه با بت دستیابی به فوت وفن آن پرداخته است . سؤال دومی که باید به آن پاسخ داد اینست که آیا برای کوتاه آمدن، دیگر دیرنشده و رژیم سرسختی و ستیزه گری خود را به یک مرحله بی برگشت نرسانده است ؟ . درپاسخ به این سؤال نظرمن این است که رژیم بهترین فرصتهای کوتاه آمدن را ازدست داده است و دراین مرحله انصراف ازفعالیتهای بمب سازی اورا با مسائل درون حکومتی وبیرون حکومتی پیجیده ای روبرومی کند که می تواند آسیب پذیری و روند سقوط اورا تسریع نماید . به نظرمن مسابقه تعیین کننده ای بین رژیم وطرفهای خارجی اش آغازشده است . اگرخارجی ها دراین مسابقه جلوبیفتند وبا تشدید تحریم و انجام تحریم نفتی حساب شده رژیم را به شرایطی برسانند که براثرنبود یا کمبود پترودلارویا پترو یور، که چسب پیوند پاسدارها و آخوندهای حاکم است ، این چسب وا برود ، راه پاک کردن صورت مسأله که همانا سرنگونی رژیم ولایت فقیه باشد ،توسط مردم جان به لب رسیده ایران و مقاومت سازمانیافته این مردم با شد ، سریعتر هموارمی شود . اما اگررژیم آن طور که ادعا وآرزو می کند جلو بیفتد وقبل ازاینکه زیرفشارتحریم ازپای درآید به امکان بمب سازی برسد و اولین بمب اتمی خودش رابسازد ، جامعه ایران ، کشورهای منطقه وجامعه جهانی برای دفع شراین رژیم با مسائل پیچیده تری مواجه می شوند وباید بهای بیشتری به پردازند . به هرحال برای جامعه ایران که از اتمی شدن رژیم بیش ازخارچی ها صدمه خواهد دید و جامعه جهانی که به خطرامنیتی رژیم ایران پی برده است ، فرصت زیادی برای جلو گیری ازتسلط رژیم ولایت فقیه به فوت وفن تولید بمب اتمی باقی نمانده است
تحریم رژیم ایران در شورای امنیت چرا اجتناب نا پذیر شده و راه به کجا می برد ؟


مصاحبه نشریه مجاهد با یزدان حاج حمزه


اکتبر2006


فعالیتهای اتمی حکومت پاسدار -آخوندی ایران و خطر محهز شدن این حکومت به بمب اتمی، پیش و بیش از انکه مسإله خارجی ها باشد مسإله ما ایرانی هاست . در گفتگوهای قبلی با آقای یزدان حاج حمزه دیدیم عوارض سیاسی و اقتصادی و امنیتی ناشی از پیگیری این فعالیتها تا به حال صدمات و زیانهای ملی بزرگی برای ما به بار آورده و دسترسی پاسداران حاکم به بمب اتمی می تواند این خسارتها را به صورت جبران ناپذیری کسترش دهد . ازاین روی لازم است جزيیات تحول این پرونده را به عنوان مسأله ای ملی در سطح بین المللی دنبال کنیم . در این راستا گفت و شنود دیگری داشته ایم با آقای حاج حمزه که متن آن در زیر آورده شده است:
سؤآل 1 – اخرین تحولات پیرامون پرونده اتمی رژیم ایران نشان می دهد که طرفهای خارجی نتوانسته اند با اقدامهایی نظیر عقد موافقتنامه پاریس برای تعلیق غنی سازی ،پیگیری مذاکرات طولانی ، پیشنهاد امتیازهای تشویقی بزرگ و حتی باصدوراولین قطعنامه الزام آور شورای امنیت و دادن مهلت یکماهه (تا 31 اوت 2006 )، هیات حاکمه ایران را وادار کنند که غنی سازی اورانیوم و فعالیتهای جنبی آن را، که می تواند به خدمت تولید بمب اتمی در ایران برسد، به حالت تعلیق در آورد . حالا بعد از پیگیری بیش از سه سال نرمش و انعطاف، وزرای خارجه 5 کشور صاحب حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل و آلمان در بیانیه مشترکی که روز 6 اکتبر 2006 درلندن صادر کرده اند به« تحریم» رژِِیم اشاره کرده اند و نمایندگان آنها برای تعیین حدود و موارد این تحریم روز 11 اکتبر2006 به تبادل نظر پرداختند اما چون در مورد حد و حدود تحریم رژیم نتوانستند به توافق برسند ، پرونده را به شورای امنیت فرستادند تا سفرای آنها در سازمان ملل موضوع را دنبال کنند و حد مورد قبول مشترک خود را در پیش نویس دومین قطعنامه شورای امنیت بگنجانند . سؤال اوّل من ازشما این است که با توجه به روابط تجاری – اقتصادی گسترده ای که آلمان ،چین، فرانسه و روسیه بارژیم ایران دارند، آیا اینها می توانند از امتیاز هایی که به لحاظ تجاری و سرمایه گذاری در ایران کنونی دارند بگذرند و همراه با آمریکا به سمت تحریم رژیم ایران بروند؟
ج1 – من فکرمی کنم پیش از پاسخ به این سؤال شما بایستی پرسید ، باتو جه به آنکه تا چند هفته پیش رییس جمهور فرانسه به طور صریح با تحریم رژیم ایران مخالفت می کرد و مقامات بالای چین وروسیه یکریز می گفتند حرف تحریم ایران را نزنید، چرا وزرای خارجه آنها روز 6 اکتبر در لندن پای بیانیه ای را امضاء می کنند که در آن عجالتا حرف تحریم رژیم ایران زده شده است ! چرا نمایندگان آنها روز 11 اکتبر ، به رغم اختلاف برسر موارد تحریم رژیم ، روی اصل تحریم به اتفاق نظر می رسند ؟ علاوه بر این، به چه علت قدرتهای بزرگ جهان شامل چین ،روسیه ، فرانسه ، آلمان، انگلیس و آمریکا درمقابل فعالیت غنی سازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم در ایران تحت حاکمیت پاسداران و آخوندها، تا به حال چند بارجبهه گیری مشترک داشته اند و برای انصراف رژیم از این فعالیتها پای آخرین قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی و اولین قطعنامه الزام آور شورای امنیت سازمان ملل امضاء گذاشتند ؟ پاسخ مشخص من به این پرسش ها این است که یکایک این کشورها به این و اقعیت پی برده اند که رژیم ایران ، به رغم آنکه انکار می کند، با این فعالیتها می خواهد بمب اتمی تولید کند و اگر در این کار موفّق شود همه آنها با خطر جدی روبرو خواهند شد که نه تنها منافع اختصاصی برخی از آنها را در ایران کنونی، بلکه منافع اقتصادی مشترک و بلند مدت آنها را در کل منطقه مستعد خاور میانه بزرگ تهدید خواهد کرد . بنا براین بعد از آن همه مماشات و سازشکاری که طی سه سال ونیم گذشته در مورد این پرونده داشته اند ، حالا وقتی می بینند مذاکرات مستمرو طولانی ، تشویق های چشمگیر آنها و حتی صدور قطعنامه الزام آور شورای امنیت نتوا نسته رژیم را ازخر شیطان پیاده کند و غنی سازی اش را به حالت تعلیق در آورد ، راهی جز ادامه روندی که منشور ملل متحد و مقررات سازمان ملل پیش پای آنها گذاشته پیش رو ندارند . مطا بق این مقررات شورای امنیت می تواند کشوری را که از اجرای قطعنامه هایش سرباز می زند با فشار سیاسی – اقتصادی ( تحریم ) و حتی با توسل به حمله نظامی وادار به اجرای این قطعنامه ها نماید . تا اینجای کار قدرتهای جهانی برای احتراز از جنگ توافق کرده اند که در مورد ایران ماده 41 از اصل 7 منشور ملل متحد را ،که صرفا ناظر بر تحریم کشوری است که قطعنامه لازم الأجراء شورای امنیت را اجرا نمی کند، به کار برند .در عین حال چون هدف قطعنامه شورای امنیت توقف غنی سازی اورانیوم درایران است ولا غیر ، حتی در صورتی که شورای امنیت به تحریم رژیم به پردازد راه را باز خواهند گذاشت تا هرگاه رژیم ایران غنی سازی اورانیوم را متوقف کند ، تحریم را لغو کنند و برای حل و فصل دعوا با او به مذاکره جمعی به پردازند . برای آغاز تحریم به حد ا قل مورد توافق اکتفا خواهندکرد . شواهد نشان می دهند که واردات و صادرات کالاهای تجاری متعارف و از جمله واردات نفت وگاز از ایران و همچنین سرمایه گذاری کشورهایی که با رژیم قرار داد سرمایه گذاری دارند مشمول این مرحله از تحریم نخواهد شد . در آغاز تحریم به سمت ایجاد محدودیت هایی در روابط ولنگ باز فعلی خود با این رژیم خواهند رفت که تا به حال به رژیم ایران امکان داده تا ازطریق شرکتها ، بانکها و مؤ سسات تحقیقاتی کشورهای عضو سازمان ملل ، به تدارک کالا و خرید فوت وفن برای تولید بمب اتمی و موشک حامل این بمب تا اینجا به کار خود ادامه دهد . این راهم بایستی در نظر بگیریم که اگر قدرتهای جهان به سمت حد اقل تحریم های لازم برای مهار نسبی رژیم ایران گام برندارند ، هیچ تضمینی وجود ندارد که کشورهایی مثل اسراییل ، که با مجهز شدن رژیم ایران به بمب اتمی مو جودیت خود را در خطر می بیند، دست به اقدام های نا صواب جنگی نزنند و توافق کشورهای 1+5 ، مبنی بر احتراز از جنگ را ، به هم نریزند !
س 2 – از توضیحات شما می توان نتیجه گیری کرد که اگر قدرتهای جهانی پای تعلیق غنی سازی ،که امکان بمب سازی را به رژیم ایران می دهد، بایستند ، برای جلو گیری ازجنگ ، اعمال نوعی تحریم این رژیم ، به رغم اکراه برخی از آنها ، برایشان اجتناب ناپذیر شده است . امّا سؤال بعدی من اینست که با توجه به آنکه قدرتهای بزرگ جهان ، با و جود ابراز مخالفت اولیه خود ، در همین سالهای اخیر پاکستان و هندوستان مجهّز به بمب اتمی را پذیرفته اند و با آنها روابط عادی برقرار کرده اند و کره شمالی نیز با آزمایش اتمی چند روز پیش خود،می رود که اتمی شدن خودرا به آنها تحمیل کند ، چرا شما جوری ازخطر اتمی شدن پاسداران حاکم در ایران برای این قدرتها صحبت می کنید که گویا این یکی را نمی خواهند تحمّل کنند! مگر رژیم ایران چه فرقی با هندو پاکستان و کره شمالی دارد ؟
ج 2 –به بینید یک وقت هست که برخی از قدرتهای بزرگ و اتمی شده جهان به مصلحت خود نمی بینند که کشورهایی مثل پا کستان و هند اتمی شوند ، اما در فضای اختلاف منافع بین همین قدرتها ، این دو کشور، با کمک برخی دیگر از آنها اتمی می شوند . مخالفان اتمی شدن هند و پاکستان وقتی در مقابل کار انجام شده قرار می گیرند و می بینند این دو کشور در فضای اختلافات ارضی و به منظور بر قراری تعادل نظامی فی مابین به سمت بمب اتمی رفته اند و نه برای تهدید آنها و کشورهای دیگرجهان ، اتمی شدن آنها را قورت می دهند . اتمی شدن کره شمالی نیز ، با وجود مخالفت همه قدرتها حتی چین که پیش از این حامی این کشور بوده ، برای قدرتهای جهان خطری غیر قابل قیاس با خطر اتمی شدن رژیم ایران است . کره شمالی ، در شرایطی که چین کمونیست دست از گسترش کمو نیسم و ادعاهای برون مرزی خود برداشته ، فضای پرداختن به ادعاهای برون مرزی کمونیستی را ندارد . مثل رژیم ایران ،اسراِِییل را،که به هر حال کشوری عضو سازمان ملل است، تهدید به نابودی نمی کند . اما رژیم ایران علاوه بر سودای محو اسراییل از نقشه جهانی ، سودای سلطه بر کل کشورهای منطقه مستعد و کلیدی خاورمیانه را نیز دارد . در این منطقه حسّاس از نظر قدرتهای صنعتی جهان ، ضمن طرح این ادعا که « امّ القرای جهان اسلام » است، با کمک و حمایت همه جانبه جریان های بنیاد گرا و افراطی ، وارد کارزار تعیین کننده ای شده تا از طریق کنارزدن دولتها و نیروهای میانه رو و صلح طلب منطقه ، سیاست «پان اسلامیستی » خودرا پیش ببرد و در مقابل غرب « خاورمیانه اسلامی » را به وجود آورد ! گرایش رژیم ولایت فقیهی ایران به تولید مثل در منطقه ،زیرعنوان « سیاست بسط » این رژیم،از سالها پیش توسط مسؤل شورای ملی مقاومت افشاء شده و طی سالهای اخیر خانم مریم رجوی سخنگوی این شورا، از تریبونهایی مثل تریبون پارلمان اروپا در مورد خطر بنیاد گرایی این رژیم به جهانیان هشدار داده است . به نظر می رسد آمریکا و برخی از قدرتهای اروپایی به این خطر پی برده اند و به عنوان اعضاء اصلی نظام سرمایه داری جهانی نمی توانند شاهد بی ثباتی سیاسی بیش از پیش منطقه خاورمیانه ،یعنی منطقه ای که ثبات سیاسی آن برایشان جنبه حیاتی دارد، باشند . به این علت اتمی شدن رژیمی همچون رژیم ولایت فقیهی ایران ، مثل کشورهایی که شما از آنها نام بردید ، برایشان قابل هضم نیست . برای جلو گیری از این خطر به سمت اقدام عملی سوق داده شده اند ، عجالتا تحریم رژیم ایران از طریق شورای امنیت به آنها تحمیل شده و در دستور کار آنها قرار گرفته است .
س 3 - شما اشاره کردید که آمریکا و برخی از قدرتهای ارو پایی ، در ورای خطر اتمی شدن رژیم ایران ،به خطر بی ثباتی سیاسی شدید کل کشورهای منطقه خاورمیانه توسط این رژیم رسیده اند و با اتمی شدن رژیم در چارچوب بی ثباتی و احتمال سلطه بنیاد گرا های اسلامی بر کشورهای منطقه حیاتی خاورمیانه برخورد می کنند . از آنجاییکه وقوف آنها به این واقعیت جدّیت بحران اتمی رژیم را مضاعف می کند ، خواستم به پرسم شما سندی یا دلیلی دارید که بر وقوف آنها به این امر دلالت کند؟
ج 3 – من در این مورد سندو شاهدی که می توانم خدمت شما بدهم یکی برداشت و استنباط جدید دولت آمریکا از رژیم ایران است ، که می تواند مبنای تنظیم سیاستگذاری جدید آمریکا در مورد این رژیم قرار گیرد . و دیگری تأکید اخیر وزیر خارجه فرانسه بعد ازبازگشت از مجمع عمومی سازمان ملل است که اعلام می کند «سیاست خاورمیانه ای دولت فرانسه در دو مورد با دولت آمریکا هماهنگی کامل دارد ، اول درمورد لبنان و دوم در مورد پرونده اتمی ایران » . و اما استنباط جدید دولت آمریکا از رژیم ایران توسط کوندولیزا رایس وزیر خارجه ومسؤل اجرای سیاست خارجی این دولت، این طور به نمایندگان روزنامه های مهم آمریکا ازجمله وال استریت ژورنال ابلاغ شده است « ما در تابستان امسال درجریان جنگ لبنان متوجه یک هشدار بزرگ شدیم و آن اینکه مسأله و جالش[رژیم ] ایران به مسإله اتمی شدن و مسأله سیاست داخلی این رژیم محدود نمی شود بلکه مسإله و چالش اصلی این رژیم جاه طلبی است که در سطح کل منطقه دارد ». خانم رایس در توضیح این برداشت اضافه می کند که رژیم ایران با کمک به « افراط گرا» های منطقه در حال درگیری با دولتهای « میانه رو » در اردن ، مصر وعربستان سعودی و همچنین نیروهای سیاسی « میانه رو» در عراق ، لبنان و فلسطین است . او در مورد سیاست لازم برای مقابله با خطر بنیادگرایی سیاسی که به رهبری رژیم ایران سراسر منطقه را فرا گرفته، به بیان این جمله محتوایی اکتفا می کند که در خاورمیانه باید یک «تغییرو تحوّل تاریخی » صورت بگیرد. با آنکه هنوز در عرصه عمل آثار وشاخص های چشمگیر مقابله غرب با رژیم ایران ، به خصوص از جانب فرانسه ، بارز نشده ، اما اگر به اعتبار اعلام رسمی وزیر خارجه فرانسه سیاست دولت این کشور در برخورد با مسإله لبنان هم آهنگ بادولت آمریکا باشد ، علی القاعده فرانسه نیزباید در مورد خطر منطقه ای رژیم ایران به برداشتی مشابه برداشت دولت آمریکا رسیده باشد . به هر حال گره خوردن بحران اتمی ایران به ثبات سیاسی خاورمیانه ، همانطوری که شما گفتید ، به بحران اتمی رژیم ایران ابعادی فرامرزی، منطقه ای و، به طور غیر مستقیم، جهانی می بخشد .
س 4 - در مورد چگونگی ، کم وکیف وروند تحریم ، واکنش رژیم به تحریم و نقش مردم ایران در جریان تحریم رژیم ایران در شورای امنیت، سؤالات متعددی مطرح است .اما پیش از طرح این سؤال ها می خواستم دوسؤال مقدماتی مطرح کنم . اول اینکه آزمایش اتمی کره شمالی به چه صورت می تواند روی تصمیم گیری شورای امنیت در مورد بحران اتمی رژیم ایران تأثیر بگذارد و سؤال دوم اینکه مصوبه جدید مجلس نمایندگان وسنای آمریکا در مورد گسترش بین المللی و تمدید تحریم رژیم ایران توسط آمریکا، که به امضای رِِییس جمهور آمریکا نیز رسیده ، تا چه حد می تواند روی پیشبرد طرح تحریم این رژیم در شورای امنیت سازمان ملل مؤثر واقع شود ؟
ج 4 – در مورد بخش اوّل سؤال شما ، آزمایش اتمی کره شمالی علاوه بر مسأله اتمی رژیم ایران، این موضو ع را نیز روی میز تصمیم گیری شورای امنیت سازمان ملل گذاشته است .به نظر می رسد شورای امنیت برای رسیدگی به آزمایش اتمی کره فو ریت بیشتری از پرونده اتمی ایران قايل شود و تصمیم گیری در مورد تحریم رژیم ایران را به بعد ار تصمیم گیری در مورد بمب اتمی کره شمالی مو کول کند . اما من فکر می کنم آزمایش اتمی کره شمالی به دو دلیل می تواند مقابله اعضای دایمی شورای امنیت با اتمی شدن رژیم ایران را جدّی تر کند . نخست اینکه رژیم ایران سالهاست با رژیم کره شمالی همکاری تسلیحاتی تنگاتنگ دارد و تکنولوژی ساخت موشکهای دور بردخود را ،که نام « شهاب » بر آنها گذاشته ، از کره شمالی خریده است . دوم اینکه اگر واقعا آزمایش اتمی کره شمالی با موفقیت انجام گرفته باشد و مذاکرات 13 ماهه نمایندگان آمریکا ، چین ، ژاپن و کره جنوبی با این کشور به کلی متوقّف شود، تجربه موفقیت آمیز تولید و آزمایش بمب اتمی توسط کره شمالی می تواند در فضای همکاری و مبادلات تسلیحاتی این کشور با رژیم ایران ، به این رژیم منتقل شود . و امّا درمورد بخش دوّم سؤال شما یاد آوری می کنم که در سال 1995 میلادی ،به موجب قانون تحریم اولیه رژیم ایران که در زمان ریاست جمهوری کلینتون تصویب شد، معاملات تجاری و سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در ایران ممنوع شد و با موافقت رییس جمهور این کشور، به اجراء در آمد . قانون تحریم اولیه رژیم ایران از سال 1995 تا به حال همه ساله تمدید شده است اما تفاوت کیفی که تمدید این قانون در سال جاری ، یعنی در آستانه بحث تحریم رژیم در شورای امنیت ، با سالهای گدشته دارد، این است که مصوبه جدید قانونگذاران آمریکا، به پیش بینی مجازات مشروط سایر طرفهای معاملاتی رژیم ایران نیز پرداخته است . این مصوبه به رییس جمهور آمریکا اختیار داده است تا کشورهایی را که با آمریکا رابطه تجاری – مالی دارند ، اگر به فروش لوازم تولید سوخت اتمی ، موشک ، سلاح بیولوژیک و شیمیایی و تسلیحات پیشرفته به رژیم ایران ادامه دهند ، به لحاظ تجاری و مالی مشمول مجازات های لازم قرار دهد . . مخاطب اصلی این بخش از قانون جدید تحریم رژیم توسط آمریکا، کشورهای روسیه و چین هستند . روسیه تا به حال معاملات تسلیحاتی گسترده با رژیم ایران داشته ، حتی به دولت احمدی نژاد سلاحهای پیشرفته تسلیحاتی نظیر موشک ضد موشک فروخته است . چین نیز با رژیم ایران سابقه همکاری تسلیحاتی به خصوص در زمینه فروش موشک داشته است . به نظر من آمریکا با گذرانذن این قانون به دولتهای چین و روسیه این پیام سیاسی و این اخطار را داده است که اگر در جریان گذراندن قطعنامه تحریم رژیم ایران در شورای امنیت سازمان ملل، پای تحریم تسلیحاتی مورد نظر آمریکا ( که در مصوبه مجلس نمایندگان وسنا مشخص شده ) امضاء نگذارند ، برخی از امتیاز های ناشی از روابط تجاری – مالی گسترده ای که با آمریکا دارند ، ممکن است لغو شود . در عالم واقع آمریکایی ها با این مصوبه قصد آن دارند که به چین و روسیه اعلام کنند که بین امتیازهای تجاری و مالی که در روابط با آمریکا دارند و امتیاز ناشی از معامله تسلیحاتی با رژیم ایران باید یکی را انتخاب کنند ! این تمهید قانونی ! می تواند مانعتراشی های چین و روسیه در پیشرفت پرونده اتمی رژیم ایران را کاهش دهد و حد وحدود تحریم این رژیم در شورای امنیت را به سمت نظرات آمریکا نزدیکتر کند.
توضیحات :
' تا پیش ار اجرای این قانون، شرکتهای آمریکایی با رژیم ایران روابط تجاری گسترده داشتند. شرکتهای نفتی آمریکایی از نظر خرید نفت ایران و سرمایه برای استخراج ذخایر نفتی ایران نقش اول را داشتند و از سایر شرکتهای خارجی ، از جمله شرکتهای اروپایی و ژاپنی جلو تر بودند . به عنوان مثال طی سال نودوچهار میلادی آمریکا به طور متوسط روزانه ششصدوده هزار بشگه ، یعنی حدود یکچهارم نفت صادراتی ایران ، از ایران نفت می خرید(هفته نامه مید ، 5 ماه مه نودو پنج ) . یک شرکت نفتی آمریکایی ، پیش از آنکه شرکت فرانسوی توتال جانشین آن شود قرارداد سرمایه گذاری روی ذخایر نفتی مجاور جزیره سیری را با دولت رفسنجانی امضاء کرده بود و سایر شرکتهای آمریکایی در مورد سرمایه گذاری روی 7 پروژه نفتی ایران بارزیم مشغول مذاکره بودند .
البته ،بعد از روی کار آمدن خاتمی، امر به دولت کلینتون مشتبه شد و این دولت به هوای آنکه کیمیای رفرم سیاسی درژیم ولایت فقیهی ایران را کشف کرده -قرار دادن نام دشمن آشتی ناپذیر رژیم ایران، یعنی سازمان مجاهدین خلق، در لیست تروریستی و شل کردن تحریم تجاری رژیم ایران، منجمله با آزاد کردن واردات فرش و پسته از ایران ، خاتمی را مورد حمایت ویژه آمریکا قرار داد .
- یکسال بعد از تصویب قانون تحریم اولیه ، پیش ار روی کار آمدن دولت خاتمی در ایران ، قانونگذاران آمریکا قانون دیگری موسوم به قانون داماتو را - تصویب کردند، که به تحریم ثانویه رژیم ایران توسط آمریکا معروف شد به مو جب این قانون به رییس جمهور آمریکا اختیار داده شد که شرکتهای غیر آمریکایی را که با آمریکا رابطه تجاری – مالی و سرمایه گذاری دارند ،اگر در بخش نفت وگاز ایران بیش ازمبلغ معینی سرمایه گذاری کنند، از نظر رابطه اقتصادی با آمریکا مشمول تنبیه و محدودیت قرار دهد.دولت کلینتون َ، پس از روی کار آمدن خاتمی و به علت مشکلاتی که با اروپایی ها در اچرای قانون داماتو درمورد تحریم ثانویه ایران پیدا کرد ، در عمل این قانون را به اجراء در نیاورد
سؤال5 - چین وروسیه درکارتنظیم اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران چه خواسته هایی دارند وآیا این خواسته ها می تواند شروع
بحث قطعنامه وتصویب آن درشورای امنیت را منتفی کند ویا بازهم به تعویق بیاندازد؟

جواب 5 –بنا به گزارش خبرگزاری ها، قدرتهای هانی که کارتنظیم اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران را به عهده گرفته اند ،به این توافق کلی رسیده اند که اولین گام شورای امنیت برای تحریم این رژیم باید محدود شود به پیش بینی اقداماتی که جلوی پیشرفت تولید بمب اتمی و تولید موشک درایران رابگیرند. در این راستا، مهمترین اقدام جلوگیری از خدمات بانکهای خارجی و فعالیت شرکت هایی است که تا به حال درخارج ایران واسطه تهیه و ارسال کالا و خدمات فنی مربوطه به ایران بوده اند . تمام تلاش کشورهایی مثل روسیه وچین وبرخی ازکشورهای اروپایی این است که این قطعنامه به روابط اقتصادی جاری آنها با ایران لطمه نزند . مثلا روسیه نگران آن است که ممنوعیت ناشی از تحریم رژیم به توقف ساخت نیروگاه اتمی بوشهر، که پیمانکار آن است، منجر شود. این است که چانه می زند که در این قطعنامه ساخت نیروگاه بوشهربه طور صریح ازتحریم مستثنی شود و مشمول تحریم قرارنگیرد . خواست دیگرکشورهایی مثل روسیه این است که حالاکه می خواهند درچارچوب شورای امنیت به صورت جمعی به سمت تحریم رژیم ایران بروند ، گذشته را فراموش کنند و آمریکا تنبیه شرکتهایی را که به اتهام همکاری اتمی – موشکی با رژیم ایران به طور یکجانبه تحریم و تنبیه کرده است لغوکند ( ارجمله دو شرکت بزرگ روسی که به همین خاطرازمعامله با دولت آمریکا محروم شده اند) . بنا براین به نظر می رسد که اگر تعلل و تأخیری درکار تصویب قطعنامه تحریم رژیم ایران پیش آید بیشتر ناشی ازاین قبیل چانه زدن هاست و نه مخالفت با اصل تحریم . سیرتحولات سه سال ونیم گذشته ، تحریم رژیم ایران را تا جایی برای طرف های خارجی اجتناب ناپذیر کرده که اروپایی ها که طی این مدت طرف مذاکره رژیم بوده اند ، صدایشان درآمده و وزرای خارجه 25 کشور عضو اتحادیه اروپا در بیانیه مورخ 17 اکتبر2006 خود که درلوکزامبورک صادر کردند یکصدا آورده اند « ادامه فعالیتهای مربوط به غنی سازی اورانیوم توسط [رژیم } ایران ، برای اتحادیه اروپا چاره ای جزحمایت ازطرح بحث تحریم در شورای امنیت ، باقی نگذاشته است »
سؤال6 - شما به نقش حسّاس بانکهای خارجی دربرقراری تحریم علیه رژیم ایران اشاره کردید ، حسّاسیت نقش این بانکها در چیست و در آستانه تحریم احتمالی رژیم در شورای امنیت تا چه حدی محدود کردن روابط مالی رژیم با این بانکها محقق شده است ؟
جواب 6 – بانکهای خارچی ، اگر مثل گذشته صرفا منافع خودرا ملاک هرنوع معامله بارژیم ایران قرار دهند، می توانند ردّ پای تأمین مالی تروریسم بین المللی این رژیم و تدارک کالا و تکنولوژی اتمی و موشکی توسط کارگزاران رژیم از بازار جهانی را به مسیر پیچ در پیچی بیندازند ودرنهایت گم کنند. وقتی ردّ منبع اصلی تامین مالی این معاملات گم شود و شخصیت های حقوقی ویا حقیقی سایرکشورها،که مشکل تحریم ندارند ،واسطه انجام معامله شوند ، در عمل تحریم رژیم بی اثرمی شود . به عنوان مثال می توان به نقشی اشاره کرد که تا چندی پیش بانکهایی اروپایی ، آمریکایی و بانک صادرات ایران در تأمین مالی حزب الله لبنان ایفا می کردند . به گزارش نیویورک تایمز رزیم جهت تأمین دلار لازم برای کمک به حزب الله، به برخی از شرکتهای اروپایی نفت می فروخته و ازآنها می خواسته پول این نفت را ازطریق بانکهای اروپایی به دلارتبدیل کنند وبه حساب بانک صادرات ایران ،که در اروپا شعبه دارد ، واریزنمایند.بانکهای اروپایی به خواست شرکت نفتی تابع کشورخودشان ، ما به ازاء خرید نفت این شرکت ازرژیم را برحسب یورو به حساب خود در بانکهای آمریکایی واریزمی کردند و بلافاصله معادل دلاری آن را ازبانکهای آمریکایی به اروپا برمی گرداندند و به حساب بانک صادرات ایران می ریختند ! بدینترتیب تا قبل از ممنوعیت اخیر بده بستان غیرمستقیم بانکهای آمریکا با بانک صادرات، به رغم تحریم یکجانبه رژیم ایران توسط دولت آمریکا ، برخی از این بانکها ازطریق اروپایی ها واسطه ریختن دلار آمریکا به حساب بانک صادرات می شدند تا به مصرف عملیات تروریستی رژیم برسد !
تا به حال ، یعنی قبل ازتحریم همه جانبه رژیم در شورای امنیت ، چند بانک اروپایی و ژاپنی روابط مالی خودرابا ایران یا محدود کرده اند ویا به کلی متوقّف نموده اند. از کشورسوییس بانک بزرگ « یو.بی .اس » وبانک « کردیت سویس » به کلی معاملات گسترده خود را بارژیم متوقّف کرده اند . یک بانک هلندی ، یک بانک انگلیسی و یک بانک ژاپنی به محدود کردن روابط خود با ایران پرداخته اند . در تماسهای دیپلوماتیک نخست وزیر جدید ژاپن در ملاقات با رایس، وزیرخارجه آمریکا، به او قول همکاری کامل برای مهار مالی –بانکی رژیم ایران را داده است وخانم رایس در مسافرت اخیر خود به خاورمیانه یک هیأت کارشناس بانکی به همراه خود برد تا به بانکهای دبی، که معاملات گسترده با رژیم ایران دارند ، راههای مهارامنیتی این معاملات را آموزش دهند .

سؤال7 – مرحله اول تحریم چند جانبه رژیم ایران درشورای امنیت ، همانطوری که اشاره کردید، اگر محقق شود ،محدود خواهد شد به حدود مورد توافق اعضای دایم این شورا . آیا مراحل دیگری هم برای گسترش این تحریم متصوّراست ؟ درصورت مثبت بودن جواب شما، سؤال مقدّری که در این مورد پیش می آید این است که اولا چین وروسیه واروپایی ها وژاپن ، که با ایران کنونی روابط تجاری وسرمایه گذاری گسترده دارند، تا کجا درگسترش تحریم مشارکت خواهند کرد
؟
جواب 7 ، سؤال مقدم براین سؤآل شما این است که قدرتهای خارجی در حالی که متفق القول شده اند که نگذارند پیشروی اتمی رژیم ایران به حد پیشروی اتمی کره شمالی برسد ، اگر مرحله اول تحریم مؤثرواقع نشد ، آیا می توانند برای حفظ منافع جداگانه خود ، به مجهزشدن رژیم ایران به بمب اتمی رضایت دهند یعنی تسلیم رژیم شوند ؟ دراین صورت وقتی رژیم ایران به بمب اتمی مجهزشود و به حمایت از درگیری گسترده و طولانی مدت « افراط گرا » ها برای کنارزدن « میانه روها » در کل منطقه خاورمیانه به پردازد ، آیا درفضای بی ثباتی سیاسی ناشی ازاین اوضاع بازهم می توانند به حفظ منافع. جداگانه خود درایران و کل منطقه ادامه دهند ؟ بنا براین همانطوری که پیش اراین عرض کردم اتمی شدن رژیم ایران با اتمی شدن هندو پاکستان وحتی رژیم کره شمالی، قابل مقایسه نیست که بتوانند آن را قورت بدهند ، اگرنخواهند اتمی شدن رژیم ایران ، مثل رژیم کره شمالی ، روی دستشان بماند ، باید به اقدامات بازدارنده خود ادامه دهند . مشکل گسترش تحریم رژیم ایران این است که برخلاف کره شمالی این رژیم در سیستم مالی ، تجاری و بانکداری بین المللی به میزان قابل توجهی ادغام وحل شده است . ازاین روی ؛ مهار، کنترل و انزوای افتصادی آن نیزبسا مشکل تراز مهار کره شمالی است و شرکای تجاری رژیم ایران برا ی تحقق آن باید بهای بیشتری به پردازند . با این وجود اتمی شدن رژیم ایران منافع مشخص آنها را دربازار مستعد خاورمیانه به صورتی تهدید می کند که جلوگیری ازآن می طلبد که این بها را به پردارند . درغیراین صورت ، اجماع سیاسی قدرتها علیه خطراتمی شدن رژیم به هم خواهد خورد و قدرتی مثل آمریکا که درجلوگیری از بالغ شدن این خطرجدی تراست وبلوغ این خطررا معادل خطر نابودی اسراییل تلقی می کند، بعید است که دست روی دست بگذارد وبرای دورکردن خطر متوسل به حمله هوایی نظامی نشود. شرکای تجاری خارجی رژیم ، اعم ازاروپایی ها و چین وروسیه برای انکه برتری موقعیت تجاری خودرا در ایران ازدست ندهند به شدت با حمله نظامی به رژیم ایران مخالفند ، برای جلوگیری ازحمله نظامی و برای حفظ روابط تجاری مالی گسترده تری که با آمریکا دارند ممکن است به سمت سیاست ادامه تحریم رژیم ایران وافزایش تدریجی آن متمایل شوند .
سؤال 8 – اگرتحریم محدود رژیم ایران ازطریق صدوراولین قطعنامه شورای امنیت، رژیم را وادار به عقب نشینی نکند، در مراحل بعدی این تحریم به چه سمت می تواند گسترش یابد ؟
جواب 8 – اولین مرحله تحریم رژیم محدود است و روابط تجاری – مالی غیراتمی وسرمایه گذاری عادی شریکهای تجاری رژیم ، ازجمله دربخش نفت وگازایران ، را دربرنمی گیرد . امّا همین تحریم محدود معنای سیاسی گسترده ای دارد وبرانزوای بین المللی رژیمی منجرمی شود که در مقابل خواست سازمان ملل سرطغیان برداشته است . این انزوای سیاسی واین یاغیگری عوارض اقتصادی جنبی برروابط تجاری و سرمایه گذاری عادی شرکاء تجاری ایران خواهد گذاشت ودست آنهارا در گسترش و حتی حفظ روابط موجود با رژیمی ،که داغ تحریم همه جانبه شورای امنیت برپیشانی اش خورده ، می بندد . چنانکه حتی پیش ازتصویب قطعنامه تحریم رژیم درشورای امنیت ، بزرگترین خریداری نفت ایران وسومین کشور مصرف کننده نفت در جهان ،که دربدر دنبال مشارکت دربهره برداری ازذخایرنفتی کشورهای نفتخیزاست، یعنی ژاپن مجبور شده اجرای قرارداد مهم بهره برداری از میدان بزرگ نفت آزادگان را نیمه کاره رها کند ،سرمایه گذاری وسهم خود دربهره برداری ازاین میدان را از75 درصدبه حد 10 درصدی کاهش دهد که تا به حال روی این پروژه خرج کرده است . ترس ازهمین عوارض جنبی تحریم رژیم درشورای امنیت است که مدیرعامل شرکت نفتی توتال فرانسه را، که قرارداد بزرگی را درایران دارد ، وادارمی کند که چندی پیش سراسیمه به کاخ ریاست جمهوری و نخست وزیری فرانسه برود تا از مقامات این کشوربخواهد مانع تحریم رژیم ایران در شورای امنیت شوند !
وقتی تحریم اولیه رژیم ایران درشورای امنیت بی اثربماند و این رژیم را وادار به عقب نشینی نکند، به طور منطقی طرفهای درگیرخارجی ، به رغم اکراهی که دارند ، باید به سراغ تحریم نفت و سرچشمه امکان مالی بروند که رژیم به اتکاء آن سرسختی می کند وبه قیمت پذیرش عوارض محاصره اقتصادی –سیاسی ،دست ازغنی سازی اورانیوم در ایران برنمی دارد . با آنکه عجالتا هیج یک از طرفهای خارجی جرأت طرح تحریم نفتی رژیم ایران را ندارند ، اما اگرقرارباشد فشارسیاسی – اقتصادی تحریم به رژیم افزایش یابد ، این شتری است که پشت درآنها خوابیده است . تحریم نفتی رژیم نیز مراحل مختلف دارد . این نوع تحریم می تواند با ممنوعیت و تحریم فروش خدمات ، کالاها وتجهیزات مورد نیازشرکت ملی نفت ایران شروع شود ، به تحریم سرمایه گذاری خارجی روی پروژه های نفت وگازایران گسترش یابد و اگراین حد ازتحریم نفتی بازهم رژیم را وادارنکرد که ازخرشیطان پیاده شود !درنهایت به تحریم تدریجی خرید نفت ازایران ، یعنی اقدامی متوسّل شوند، که همه ازتوسّل به آن هراس دارند . اگرراههای فرار تحریم تدریجی خرید نفت ازرژیم بسته شود ، به موازات این نوع تحریم رژیم به سمت کاهش تدریجی واردات ایران گام برخواهد داشت و تجارت متداول وعلنی ایران با طرفهای خارجی ،ا درعمل کاهش خواهد یافت .

سؤال9 –، تلاش مشترک قدرتهای جهانی برای نهایی کردن متن اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران در شورای امنیت، نشان می دهد که تقلاهای این رژیم برای تفرقه انداختن بین کشورهای 1+5 به جایی نرسیده وتحریمی چند مرحله ای او در چشم اندازقرازگرفته است . با این وجود مقامات بالا ازجمله رهبرورییس جمهور رژیم ،به قیمت پذیرش ریسک های سیاسی و اقتصادی این تحریم ، همچنان برطبل ادامه غنی سازی می کوبند سؤال مقدری که این سرسختی رژیم برمی انگیزد این است. چرا غنی سازی اورانیوم ازنظررژیم تا این حد اهمیت دارد که به قیمت پذیرش ریسک فشار فزاینده وچند جانبه سیاسی -اقتصادی شورای امنیت می خواهد به کارتولید سوخت اتمی درایران ادامه دهد ؟
جواب 9 – به نظرمن ،رژیم ولایت فقیهی ایران اگر موقعیتی تثبیت شده داشت ودر مقابل چشمان خود خطرنابودی اش را نمی دید، هرگربه پرداخت این همه قیمت سیاسی – اقتصادی وپذیرش آگاهانه ریسک ناشی ازآن تن نمی داد . آخر اگر منطق رژیم درادامه این سرسختی « دفاع ازحق مسلّم » بود ویا اگر ازموضع قدرت دنبال ماجراجویی توسعه طلبی سیاسی بود ، حدومرزی را رعایت می کرد و به هرقیمتی به این کاررا ادامه نمی داد. این رژیم ازموضع ضعف وازترس اردست دادن حکومت ضدتاریخی ولایت فقیه ، پاسداران خونریز و سرکوبگر راروی کارآورده ،آنها را برهمه امورکشورحاکم کرده ، با پیگیری و اصرار این پاسداران دستیابی به بمب اتمی را دنبال می کند وبه حمایت مالی – نظامی ازجریانهای بنیاد گرای منطقه ادامه می دهد . این رژیم می خواهد ازطریق تبدیل شدن به قدرتی اتمی وبا تولید حکومت هایی مثل خود درسایرکشورهای خاورمیانه ، درمقابل تهاجم آزادیخواهانه نیروی عظیم داخلی و فشارسیاسی خارجی، قدرت نمایی کند و برای موچودیت خودش سپر دفاعی به وجود آورد. رژیم ولایت فقیهی حاکم بر ایران درمقابل آن تهاجم واین فشار به سیاست جنگ دفاعی ازموجودیت تغییرناذیرخود روی آورده است ، ادامه استفاده ازتولید سوخت اتمی وتولید بمب اتمی را لازمه این سیاست حیاتی تلقی می کند و با این سمتگیری است که می خواهد بهای سنگین تحریم و منزوی کردن ایران را ازجیب مردم ایران به پردازد . این سیاست به موجودیت رژیم گره خورده است . برای آنکه درپیشبرد این سیاست خلل وسستی پیش نیاید به انقباض و درزبندی سیاسی درمدیریت کلان همه امورکشورپرداخته است . تا جایی که حتی مدیریت اموراقتصادی و برنامه وبودجه کشوررا ازکف سازمان مدیریت و برنامه ریزی خارج کرده وبه دست استاندارها و بالای سرآنها وزارت کشور ، که کاری جزسرکوب و مهارامنیتی اوضاع ندارند، سپرده است . به این انقباض شگفت نیزروی آورده اند ، تا مبادا ارگان فراگیرسازمان برنامه ،که تاحدودی تعیین موارد مصرف وکنترل مصرف بودجه دروزارتخانه ها وموسسات دولتی را به عهده داشت ، پیشبرد سیاست جنگی – امنیتی دولت پاسداران را کند ویا خدشه دارکند . این همه پرداخت برای آنستکه سیاستی را که دولت پاسداران مأمور پیشبرد آنست ، به پیش ببرند . مقامات رژیم تا آنجا پیشبرد این سیاست را به موجودیت حکومت خود گره زده اند که به طورعلنی می گویند یک گام عقب نشینی ازاین سیاست همان و افتادن درسرازیری نابودی همان !
سؤال 10 –با این اوصاف ،شما ادامه کارغنی سازی اورانیوم وبمب سازی راجزیی از سیاست دفاعی می دانید که رژیم اجرای آن را تنها راه بقاء خود تلقی می کند . بنا براین عجالتا چشم اندازی برای کوتاه آمدن وتسلیم رژیم به خواست شورای امنیت موجود نیست . طرف خارجی هم چون نمی تواند اتمی شدن رژیم ولایت فقیهی ایران و تبدیل شدن ایران تحت حاکمیت این رژیم به « ام ّ القرای جهان اسلام » را تحمل کند، دست کم به حربه تحریم متوسل خواهد شد .سؤال آخرمن این است که ادامه تحریم به خصوص وقتی به مراحل جدی دوم وسوم و... برسد ، چه مشکلات داخلی می تواند برای رژیم به وجود آورد ؟

جواب 10- هیأت حاکمه ایران با ردّ بسته پیشنهادی تشویقی و چرب ونرم طرف خارجی ؛ با اصرار خود به ادامه تولید سوخت اتمی درایران، باادعای رییس قوه مجریه خود مبنی براینکه « تحریم حربه زنگ زده ای بیش نیست !» و اینکه « روزی که تحریم شروع شود روزجشن مردم ایران است !» وامثالهم ، مسؤلیت اعمال تحریم ازطرف شورای امنیت برایران را تمام وکمال ودرحرف و درعمل به عهده گرفته است .دولت احمدی نژاد ازاین به بعد نمی تواند عوارض اقتصادی تحریم را به گردن خارجی بیندازد . هراثرنا گواری که تحریم براقتصاد ایران و وضعیت معیشت مردم بگذارد ، باعث وبانی و مسؤل آن همین خامنه ای وهمین پاسداران حاکم هستند . نمایندگان میلیونها جوان بیکاری که این روزها در تجمع هایی نظیر تجمع کرج حاضر می شوند، و وقتی رییس قوه مجریه رژیم درباره فعالیتهای اتمی رژیم صحبت می کند شعار« کار، کار» می دهند وازاوجواب « گلویت را پاره نکن » می گیرند... کارگران زحمت کش ایرانی که روز اول ماه مه 2006 فریاد « اعتصاب ، اعتصاب حق مسلّم ماست » سرمی دهند ودر اعلامیه های خود می آورند که « به جای سوخت اتمی حقوق عقب افتاده مارا بدهید» ! . دانشجویان آگاه ایرانی که امروز با امضای مشخص اعلامیه مخالفت با ادامه غنی سازی اورانیوم درایران صادر می کنند و... فردا که زیرفشارتحریم وانزوای بین المللی ایران وضعیت معیشت و شرایط زیستشان وخیم ترمی شود ، به طور منطقی یقه دولت احمدی نژاد وخامنه ای را که مسؤل این وخامت هستند می گیرند . اگرتحریم به صورتی اعمال شود که کفگیر برخی ازریخت وپاش های امنیتی دولت احمدی نژاد به ته دیگ بخورد ، حتی می تواند خشم ریزه خواران« خودی» این حکومت را علیه آن برانگیزد . بنا براین می بینیم ادامه فعالیتهای اتمی رژیم و برقراری وتداوم تحریم می تواند درگیری و تضاد مردم محروم ایران با رژیم ضد مردمی ولایت فقیه را به سرعت بالاببرد ورژیم را ازداخل کشورنیززیرفشار ویژه عنصراجتماعی قراردهد .

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home