شورای امنیت» راهی جزگسترش تحریم رژیم ایران درپیش رو ندارد
مصاحبه نشریه مجاهد با یزدان حاج حمزه
اسفند ماه 85
درحالی که خامنه ای رهبررژیم ایران درآخرین موضعگیری خود ،اهمیت فعالیت های اتمی رژیم را این طور گوشزد می کند که « آینده وسرنوشت کشور[حکومت]» به ادامه این فعالیتهای گره خورده ، کشورهای طرف معامله با ایران ازجمله کشورهای عضو اتحادیه اروپا وژاپن اعلام می کنند که اقدامات اجرایی برای اعمال اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران توسط شورای امنیت را شروع کرده اند . مطابق این قطعنامه در این کشورها دارایی های 10 شرکت و 12کارگزار رژیم ،که زیرنظررحیم صفوی فرمانده سپاه پاسداران،پیشبرد فعالیتهای نا مطلوب اتمی و موشکی ایران را به عهده دارند ، منجمد می گردد و معامله با آن شرکتها و این افراد ممنوع خواهد شد. دوماه مهلتی که قطعنامه 1737 شورای امنیت برای تعلیق این فعالیتها به رژیم ایران داده روبه پایان است . با این وجود رژیم ایران نه تنها به خواست شورای امنیت تمکین نکرده ، بلکه به سرعت درحال گسترش وتکمیل تجهیزات مربوطه برای تولید صنعتی مواد اولیه بمب اتمی یعنی اورانیوم غنی شده و پلوتونیوم است . قرار است گزارش رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر سرپیچی رژیم ایران از اجرای قطعنامه 1737 ، روز 21 فوریه به شورای امنیت تسلیم شود و چند روز بعد اعضای این شورا برای تعیین تکلیف با این مسأله تشکیل جلسه دهند . شورای امنیت دراین دعوا با خطردرحال پیشروی مواجه است که جامعه جهانی وبه طورخاص جامعه ایران و کشورهای منطقه را تهدید می کند . قدرت های جهانی با این خطرملموس فعلا چه برخوردی دارند؟ ، این برخوردها برتصمیم گیری بعدی شورای امنیت چه تأثیری می گذارد ؟ چه نوع برخورد آنها می تواند درجلوگیری از پیشروی خطر کارآیی بیشتری داشته باشد ؟ این سؤال ها محور گفت وشنود دیگری است که با آقای ... داشته ایم . توجه شمارا به این مصاحبه که درزیرآورده شده جلب می کنیم .
سؤال 1 - در اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران توسط شورای امنیت، قید شده است که این شورا، درصورت سرپیچی ایران از اجرای این قطعنامه می تواند به« اقدام های مقتضی» دیگری متوسل شود . سؤال اول من این است که آیا در فاصله مهلت دوماهه ای که به رژیم ایران داده اند، تحولاتی پیرامون پرونده هسته ای رژیم ایران روی داده است که بتواند بین اعضای شورای امنیت برسر « اقدام مقتضی » بعدی ، کشمکش ایجاد کند و برای رژیم وقت بخرد ؟
ج 1- یادتان هست که برخی از قدرتهای عضو شورای امنیت که با ایران روابط تجاری ومالی گسترده دارند ، پس ازکشمکش طولانی و جرح وتعدیل پیش نویس اولین قطعنامه تحریم رژیم در شورای امنیت ، پای این قطعنامه امضاء گذاشتند . به خصوص روسیه تا اخرین روزها و آخرین ساعات تلاش خود را به کاربرد و موفق شد تا بار تنبیهی قطعنامه 1737 را هرچه سبکتر وهرچه محدود تر کند . این قدرتها به اکراه به قطعنامه تحریم آبکی رژیم تن داده اند و به رغم آنکه طی دوماه گذشته اسناد انکارناپذیری مبنی برخطرناک شدن رژیم ایران افشاء شده ، ظاهرا به سادگی رضایت نمی دهند تا شورای امنیت دراجلاسی که پیش رو دارد تحریم رژیم ایران را سفت و سخت تر کند . طی این دوماه منابع آمریکایی ثابت کردند که رژیم ایران به یک تهدید منطقه ای تبدیل شده و پا به پای پیشبرد فعالیتهای خطرناک اتمی اش ، به دخالت تروریستی و نظامی خطرناک خود درعراق و برخی دیگر ازکشورهای عربی ادامه می دهد . خطرامنیتی رژیم ایران درحالی پیشروی می کند که در مورد کره شمالی اوضاع درجهت خلاف آن رو به تحول است و این کشور حاضرشده به شرط تأمین سوخت مورد نیازش ازفعالیتهای اتمی خود دست بردارد . اگرامنیت منطقه وجهان را ملاک قراردهییم، این دو تحول علی القاعده می بایستی رژیم ایران را بیش ازپیش منزوی کند و بیشتر زیر فشار شورای امنیت ببرد . اما درترازوی رفتارو تنظیم رابطه برخی ازاین قدرتها با رژیم ایران هنوزکفه منافع تجاری خاص برکفه منافع امنیتی عام می چربد . روسیه باردیگر به کمک رژیم ایران آمده تا ضمن جلوگیری ازپیشروی تحریم این رژیم درشورای امنیت ، این دغلکار خطرناک را ازتله ای که درآن افتاده درآورد .پس ازنشست وبرخاست ها ی مکررا وقرار ومداربا مقا مات رژیم به آنها می قبولاند که عجالتا دست ازبرگزاری « جشن هسته ای » و اعلام« خبرخوش » درروز 22 بهمن بردارند ، رییس جمهور رژیم درمسافرت اخیر خود به اصفهان مثل گذشته رجزخوانی اتمی نکند، لاریجانی درکنفرانس امنیتی مونیخ نغمه ناموزون صلح طلبی و مذاکره جویی رژیم ولایت فقیه را سازکند و رفسنجانی ودارو دسته اش ضرورت حل وفصل مسأله با آمریکا را به میان بکشند ، تا« لاووروف » وزیرخارجه این کشور بتواند ازآمریکا خواستارآن شود که درسیاست خود نسبت به رژیم ایران « انعطا ف » نشان دهد . تا پشت طرحی برود که مطابق پیشنهاد البرادعی مصوبات قبلی شورای امنیت و آزانس نقض شود ودوطرف به طور همزمان تحریم و غنی سازی را به حالت تعلیق در آورند !
اروپایی ها نیز ضمن شروع به اجرای قطعنامه 1737 ،درمورد اتخاذ «تصمیم مقتضی» در اجلاس بعدی شورای امنیت، برای پیشبرد و سفت و سخت کردن تحریم رژیم ایران لنگ می زنند .تیم همکارسولانا، مسؤل روابط خارجی اتحادیه اروپا، در مورد کارایی تحریم آیه یأس می خواند ودراجلاس اخیراین اتحادیه( 12 فوریه 2007) سندی را دراختیار27 عضو این اتحادیه می گذارد که درآن آمده است کارازکارگذشته « مسأله ایران رانمی توان فقط با تحریم اقتصادی حل وفصل کرد. رژیم ایران، درعمل با سرعت مورد نظرخود برنامه[ اتمی ] خودرا جلو برده وعامل محدود کننده پیشرفت این برنامه ، بیش ازآنکه سازمان ملل یا آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد ، مشکلات فنی [ قابل رفع ] است ».این سند اضافه می کند « مشکل می توان با ورکرد که با رد سبد تشویقی تقدیمی آقای سولانا درتابستان گذشته به مقامات رژیم ایران ،این رژیم دست کم درکوتاه مدت ،شرایط [ پیش شرط ] ازسرگیری مذاکرات را بپذیرد» ( فاینانشال تایمز13 فوریه 2007) .وقتی اینها می گویند رژیم ایران با فشاز تحریم کوتاه نمی آید و زیربارپیش شرط و شرایط شورای امنیت نمی رود معنایش این است که ما کوتاه بیاییم یا پیش شرط را برداریم و یا ایران اتمی را به پذیریم . اظهارات اخیرژاک شیراک رئیس جمهورفرانسه مبنی براینکه اگررژیم ایران به یکی دو بمب اتمی هم برسد چیزمهمی نیست ! نیزجلوه دیگری ازوادادگی مصلحتی برخی از اروپایی هاست . این وادادگی با اصرارمقامات رژیم هم آهنگ است و می خواهد این حرف آنها را به کرسی بنشاند که « جهان درمورد مسأله هسته ای رژیم ولایت فقیهی حاکم برایران مقابل کارانجام شده قرارگرفته وباید این رژیم را به عنوان عضو جدید باشگاه قدرتهای اتمی جهان بپذیرد» . این تلاش ها و این گفته های سازشکارانه برپیشروی شورای امنیت درمسیر رویارویی با خطرامنیتی جهان سایه انداخته و این شورا را درمعرض آزمایشی خطیرو تاریخی قرارداده است .
سوال 2- همانطوری که شما اشاره کردید ما شاهدآن بودیم که برای جلوگیری از تحریم اولیه رژیم درشورای امنیت ، کش وقوس ها و حرکتهای سازشکارانه دامنه داری صورت گرفت ، اما دست آخردیدیم همه به رعایت خط سرخی که ازجانب قدرتهای عضو شورای امنیت درمقابل رژیم ترسیم شده است گردن نهادند و به هرحال باب تحریم رژیم درشورای امنیت بازشد . آیا معنای حرکات سیاسی اخیری که شما درپاسخ به سوال قبلی به آن ها اشاره کردید ،نادیده گرفتن قطعنامه های قبلی و عبورازاین خط سرخ نیست ؟
ج 2- جوهروفلسقه خط سرخ ترسیم شده توسط قدرتهای عضو شورای امنیت این بوده وهست که ادامه فعالیتهای غنی سازی اورانیوم وتولید پولوتونیوم توسط رژیم ایران برای جهان خطرامنیتی دارد و راه رفع این خطرباز نمی شود مگررژیم ایران این فعالیتها را به مدت بیش ازدهسال متوقف کند ،شفاف وبدون شیله پیله درها را به روی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بازکند و تن به بازرسی و کنترل این بازرسان، آنطورکه مورد نظرآنهاست، بد هد تا آنها بتوانند درمورد ماهیت این فعالیتها قضاوت کنند . فقط به این شرط و تنها دراین صورت می توان درباره سایرفعالیتهای اتمی این رژیم وشیوه رفع تنش هایی که ایجاد کرده مذاکره کرد . به این ترتیب پیش شرط تعلیق فعالیت های نامطلوب اتمی و موشکی رژیم به خودی خود به خط سرخ تبدیل شده وبدون تعلیق فعالیتهای مورد نظزشورای امنیت توسط رژیم ایران ، نمی توان ازآن عبورکرد و با این رژیم به مذاکره نشست . اما همانطور که شما گفتید درآستانه اجلاس بعدی شورای امنیت بعضی اردولتهای عضو شورای امنیت کوتاه آمدن ازاین خط سرخ را پیش کشیده اند . طرح آقای البرادعی مبنی برتعلیق موقت و همزمان غنی سازی وتحریم اولیه شورای امنیت ،که مورد قبول روسیه نیزهست ، یعنی نادیده گرفتن خط سرخ و پیش شرطی که درآخرین قطعنامه شورای حکام آژانس وقطعنامه های شورای امنیت آورده شده است . طرح موسوم به طرح سویس مبنی برشروع مذاکره بدون توقف کارهای مقدماتی نصب و آزمایش سانتریفوژهای غنی سازی نیز، اگرواقعیت داشته باشد ،برهمین موضوع یعنی نقض قطعنامه های قبلی و کوتاه آمدن ازخط سرخ دلالت دارد . به همین علت است که پایه حقوقی این طرج ها و این پیشنهادها لق است . این پیشنهاد ها درکادرشورای امنیت قابل طرح نیست . بعید است این ارگان بین المللی بدون رسیدن به خواستهایی که از رژیم دارد مصوبات قبلی خودرا نقض نماید وازموضع خود عقب نشینی کند. این پیشنهاد ها را به قصد نوعی سازش سیاسی دربیرون ازشورای امنیت مطرح می کنند تا مانع پیشروی تحریم رژیم درشورای امنیت شوند . اما قدرتهایی مثل آمریکا که منافع جاری چندانی درسازش با رژیم ولایت فقیه ندارند ،سالهاست با این رژیم درگیرشده اند و پی برده اند که شرارت حکومت پاسدار-آخوندی ایران را با زبان متداول دیپلوماتیک نمی توان برطرف کرد. تجربه کرده اند که موثرترین راه رویارویی با یاغی گری وسرپیچی این حکومت ، استفاده ازاهرم فشارفزاینده تحریم و زبان زوراست ونه کوتاه آمدن از این فشار. ازاین روی بعید به نظرمی رسد آمریکا بگذارد رژیم را ازتله تحریم درشورای امنیت فراری دهند . شاهد مثال آنکه خزانه داری آمریکا ،بعد ازتصویب اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران درشورای امنیت ، درببرون ازچارچوب این قطعنامه دست بازی پید اکرده که با اتکاء به منطق این قطعنامه و فعا ل کردن قوانین تحریم خاص این کشور،موسسات مالی وصنعتی سایرکشورها به خصوص موسسات کشورهای اروپایی و ژاپن را تا حدودی به سمت تحریم مورد نظرخود بکشاند وآنها را وادارکند که تحریم هایی را که دولتهای متبوع این موسسات نگذاشتند درقطعنامه شورای امنیت گنجانده شود ، رعایت کنند .
سوال 3 -این طورکه شما می گویید ، بعد ازصدوراولین قطعنامه تحریم ایران ، خزانه داری آمریکا توان آنرا به دست آورده که دولت های سازشکار را دوربزند وبه طورمستقیم شرکتهای تابعه انها را به سمت تحریم بیشتررژیم ایران سوق دهد ، در این صورت دولت آمریکا بدون نیازبه تصویب شورای امینت وکنگره آمریکا ، می رود که ،معاملات تجاری - مالی شرکتهای غیرآمریکایی با رژیم ایران را نیز ، مثل شرکتهای آمریکایی ، مشکل ومحدود کند و پس ازچندی دولتها ی متبوع این شرکتها را مجبورکند، دست از بازی سیاسی خود بردارند و درچارچوب شورای امنیت تحریم گسترده تر رژیم ایران را بپذیرند . شما چه دلایل و چه فاکتهایی برای موثرواقع شدن این سیاست آمریکا دارید ؟
ج 3 - آمریکا تا اینجا سیاست افزایش فشارروی رژیم ایران را بی وقفه پیش برده است . معاون وزارت خارجه آمریکا نیکلاس برنزبعد ازصدورقطعنامه 1737 نظردولت آمریکا را این طور اعلام کرد که تحریم پیش بینی شده دراین قطعنامه کافی نیست وانتظاردولت آمریکا ازشرکتهای بین المللی غیرآمریکایی این است که درتحریم رژیم ایران وخود داری ازمعامله با ایران، پا جای پای شرکت های آمریکایی بگذارند . خزانه داری آمریکا ،برای وادارکردن این شرکتها به تحریم معامله با ایران ، دارد این شرکتها را برسردوراهی انتخاب بین حقظ منافع خود درایران ویا درآمریکا می گذارد . این اقدام را ازدو طریق به پیش می برد :ا
1 - تحریم بانکی - آمریکا بانکهای دولتی ایران را ، که درمعاملات تجاری و مالی طرف حساب بانکهای خارچی هستند ، یکی پس ازدیگری درلیست سیاه می گذارد. این اقدام ازماه سپتامبر2006 به دنبال نشستی آغازشد که معاون خزانه داری آمریکابا وزرای دارایی 7 کشورصنعتی بزرگ جهان درسنگاپورداشت . اودراین اجلاس مدارکی دال برنقش بانکهای دولتی ایران درتأمین مالی تروریسم به این وزراء ارائه داد( کارکنان مالی دولت آمریکا نیزطی ماههای بعد به بانکداران اروپایی مدارکی را نشان دادند که برسوءاستفاده بانک مرکزی ایران ازشبکه بانکی ازوپا وسایرمناطق جهان، برای تأمین مالی گروههای تروریستی ، دلالت دارد ) . درنیمه دوم سپتامبر2006 بانک صادرات ایران به عنوان عامل انتقال کمکهای مالی دولت ایران به 4 جریان تروریستی ،وازجمله شاخه هایی ازحزب الله لبنان، درلیست سیاه قرارگرفت وهرگونه ارتباط این بانک با نظام مالی آمریکا ممنوع شد . به دنبال این اقدام و پس ازصدروراولین قطعنامه تحریم رژیم ایران ،خزانه داری آمریکا با استناد به این قطعنامه، بانک سپه را، که دومین بانک فعال ایران درعرصه بین المللی است، روز9 ژانویه 2007 به عنوان واسطه معاملات موشکی ایران با خارج درلیست سیاه قرارداد و اخطار کرد که دولت ها و شرکتهای کشورهای جهان باید به موجب قطعنامه 1737 هرگونه معامله ای را که ممکن است به تأمین لوازم هسته ای وموشکی ایران کمک کند متوقف نمایند .( به نوشته روزنامه گاردین درمراحل بعدی بانک ملی ، بانک ملت وبانک تجارت ایران هدف تحریم آمریکا هستند و این تحریم می تواند به باقی مانده بانکهای ایرانی نیز که طرف حساب معاملات خارجی ایران هستند ،سرایت کند ) . یاد آورمی شود با وجود آنکه ایران ازسال 1995 تحت تحریم تجاری ومالی آمریکا قراردارد ، تا پیش از این اقدام ارتباط بانکهای ایرانی باسیستم مالی آمریکا قطع نشده بود و این بانکها می توانستند واسطه نقل وانتقال مالی بین اشخاص حقیقی یا حقوقی غیرایرانی شوند که مبداء ومقصد موضوع معامله آنها ایران نباشد. قرارگرفتن بانکهای دولتی ایران درلیست سیاه ، علاوه برتمام شعب داخلی ، کلیه شعب خارجی آنها ازجمله شعب بانکهای ایرانی درلندن ،پاریس ، فرانکفورت ، رم و مادرید را مشمول تحریم قرارخواهد داد . قطع ارتباط مالی این بانکها با نظام مالی آمریکا ایجاب می کند که سایربانکها وشرکتهای بیمه خارجی هرگونه معامله دلاری خودرا با بانکهای ایرانی طرف حساب خود که درلیست سیاه آمریکا قرارگرفته اند متوقف کنند . به همین علت است که می بینیم بلافاصله بعد ازآنکه آمریکا معامله با با نک صادرات ایران را ممنوع کرد ، سه بانک ژاپنی که درآمریکا شعب متعددی داشتند ، اعلام کردند معاملات خود با بانک صادرات ایران را متوقف کرده اند و خبرگزاری کیودودر ماه سپتامبر2006 اعلام کرد انتظار می رود سایر بانکهای ژاپن نیزبه این سه بانک به پیوندند . تحریم مالی بانک سپه نیزهمین تأثیررا بربسیاری ازبانکهای اروپایی و آسیایی داشته است ..
تحریم بانک های دولتی ایران توسط آمریکا ، دربطن خود اخطارمالی رسایی برای بانکها وموسسات خارجی غیرآمریکایی دارد . با این حرکت آمریکا به این مخاطبان هشدارمی دهد که اگرمعاملات خود را با بانکهای ایرانی که درلیست سیاه قرارگرفته اند ادامه دهید ، دسترسی شما را به بازارمالی قدرت اقتصادی همچون آمریکا وبرخورداری از نظام مالی گسترده این کشورمسدود خواهیم کرد. تا آنجا که به معاملات نفتی، که به طورسنتی با دلارآمریکا انجام می شد ، مربوط است بانکهای ایرانی تحت تحریم آمریکا دیگرنمی توانند واسطه معامله دلاری نفت ایران با بانکهای اروپایی شوند ، زیرا دیگر مثل گذشته بانکهای آمریکایی مجوّزخرید نفت ایران با دلاررا به این بانک ها نمی دهند .
اخطارما لی آمریکا به موسسات غیرآمریکایی طرف حساب بانکهای ایرانی ، باعث شده که شرکتهای بیمه اروپایی که معامله با خارجی ها را تضمین می کنند مثل هرمس آلمان و یا کوفاس فرانسه ، ضمن محدود کردن میزان تضمین معامله با ایران نرخ بیمه خود را بالا ببرند . بسیاری از موسسات ما لی بین المللی معاملات خود با بانکهای ایرانی تحت تحریم را یا قطع کرده اند ویا درکارمعامله با آنها بسیارمحتاطانه عمل می کنند . بنا برگزارش منابع اروپایی ،براثراین اقدامات ، طی سال 2006 حجم معاملات مالی بانکهای آلمان با بانکهای ایرانی حدود 30 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است .
سوال 4 - شما درمورد تحریم بانکی ،که یکی ازمولقه های فشارمالی خاصی است که دولت آمریکا به رژیم ایران .وموسسات طرف معامله با ایران وارد می آورد ، توضیح دادید . لطفا بفرمایید مولفه دوم این فشارمالی چیست و جه پیامد هایی داشته است
ج 4 - مؤلفه دیگرفشارمالی دولت آمریکا، استفاده ازقوانین تحریمی آمریکا نظیرقانون داماتو، برای زیرفشارگذاشتن شرکتهای غیرآمریکایی طرف معامله با ایران وپیگیری فعالانه پرونده اتهام« قانون شکنی» این شرکتها ازمجاری قضایی این کشوراست . روزنامه وال استریت ژورنال روز31 ژانویه 2006 گزارش داد که دو بانک « یو.بی . اس» سویس و« آ .ب. ان» هلند ، پس ازآنکه ازطرف دستگاه قضایی آمریکا مورد تحقیق و بازجویی قرارگرفتند ، اعلام کردند که روابط مالی خود را با ایران به کلی متوقف ساخته اند . شرکت نفتی هالیبرتون نیزکه به خاطرهمکاری غیرمستقیم با ایران درمعرض تحقیق قضایی بود،پیش ازدوبانک مذکور به همکاری خود پایان داد. به گزارش همین منبع، دستگاه قضایی آمریکا باهمین دستاویزقانونی بانک فرانسوی « ب . ان .پ ، پاریبا » بانک « اچ .اس . بی » و « استاندارد چارتر» رانیزتحت پیگرد قرارداده است . دراین فضا برخی دیگر ازموسسات، بدون آنکه تحت تحقیق قضایی آمریکا قرارگیرند ازمعامله با ایران دست کشیده اند ، دراین مورد می توان به بانک «کردیت سویس» ، بانک « اچ . اس . بی . سی » ، شرکت بیمه « آ.ا . ان » ،مجتمع صنعتی جنرال الکتریک ،شرکت های نفتی بریتیش پترولیوم ، «کونوکو»« بیکرهو » ، اشاره کرد .
نکته قابل توجهی را که دراین مورد بایستی یاد آوری کرد این است که درفضای رقابت شدیدی که بین بانکهای بین المللی ، شرکتهای بیمه و شرکتهای صنعتی حاکم است ، آن بخش ازشرکتها و بانک های اروپایی وآسیایی که براثرجاذبه امتیازهای مالی گسترده معامله با رژیم ایران، هنوز از معاملات پرسود خود با ایران دست برنداشته اند ، دیگرنمی توانند ، مثل گذشته ، با دولت وحکومتی معامله کنند که مارک طرد وتحریم شورای امنیت سازمان ملل برپیشانی اش حک شده و به دخالت تروریستی گسترده درمنطقه خاورمیانه متهم است . رقبایی اراین شرکتها ی خارجی که دست ازمعامله با ایران کشیده اند ، تماشاگرصحنه نخواهند نشست ، به افشای روابط غیرعادی این شرکتها با رژیم مطرود ایران خواهند پرداخت وبه عامل فشارمضاعفی تبدیل خواهند شد تا شرکتهای خارجی طرف معامله با رژیم ایران ، درکشورهایی مثل آمریکا، زیرفشار و تنبیه بروند
سؤال 1 - در اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران توسط شورای امنیت، قید شده است که این شورا، درصورت سرپیچی ایران از اجرای این قطعنامه می تواند به« اقدام های مقتضی» دیگری متوسل شود . سؤال اول من این است که آیا در فاصله مهلت دوماهه ای که به رژیم ایران داده اند، تحولاتی پیرامون پرونده هسته ای رژیم ایران روی داده است که بتواند بین اعضای شورای امنیت برسر « اقدام مقتضی » بعدی ، کشمکش ایجاد کند و برای رژیم وقت بخرد ؟
ج 1- یادتان هست که برخی از قدرتهای عضو شورای امنیت که با ایران روابط تجاری ومالی گسترده دارند ، پس ازکشمکش طولانی و جرح وتعدیل پیش نویس اولین قطعنامه تحریم رژیم در شورای امنیت ، پای این قطعنامه امضاء گذاشتند . به خصوص روسیه تا اخرین روزها و آخرین ساعات تلاش خود را به کاربرد و موفق شد تا بار تنبیهی قطعنامه 1737 را هرچه سبکتر وهرچه محدود تر کند . این قدرتها به اکراه به قطعنامه تحریم آبکی رژیم تن داده اند و به رغم آنکه طی دوماه گذشته اسناد انکارناپذیری مبنی برخطرناک شدن رژیم ایران افشاء شده ، ظاهرا به سادگی رضایت نمی دهند تا شورای امنیت دراجلاسی که پیش رو دارد تحریم رژیم ایران را سفت و سخت تر کند . طی این دوماه منابع آمریکایی ثابت کردند که رژیم ایران به یک تهدید منطقه ای تبدیل شده و پا به پای پیشبرد فعالیتهای خطرناک اتمی اش ، به دخالت تروریستی و نظامی خطرناک خود درعراق و برخی دیگر ازکشورهای عربی ادامه می دهد . خطرامنیتی رژیم ایران درحالی پیشروی می کند که در مورد کره شمالی اوضاع درجهت خلاف آن رو به تحول است و این کشور حاضرشده به شرط تأمین سوخت مورد نیازش ازفعالیتهای اتمی خود دست بردارد . اگرامنیت منطقه وجهان را ملاک قراردهییم، این دو تحول علی القاعده می بایستی رژیم ایران را بیش ازپیش منزوی کند و بیشتر زیر فشار شورای امنیت ببرد . اما درترازوی رفتارو تنظیم رابطه برخی ازاین قدرتها با رژیم ایران هنوزکفه منافع تجاری خاص برکفه منافع امنیتی عام می چربد . روسیه باردیگر به کمک رژیم ایران آمده تا ضمن جلوگیری ازپیشروی تحریم این رژیم درشورای امنیت ، این دغلکار خطرناک را ازتله ای که درآن افتاده درآورد .پس ازنشست وبرخاست ها ی مکررا وقرار ومداربا مقا مات رژیم به آنها می قبولاند که عجالتا دست ازبرگزاری « جشن هسته ای » و اعلام« خبرخوش » درروز 22 بهمن بردارند ، رییس جمهور رژیم درمسافرت اخیر خود به اصفهان مثل گذشته رجزخوانی اتمی نکند، لاریجانی درکنفرانس امنیتی مونیخ نغمه ناموزون صلح طلبی و مذاکره جویی رژیم ولایت فقیه را سازکند و رفسنجانی ودارو دسته اش ضرورت حل وفصل مسأله با آمریکا را به میان بکشند ، تا« لاووروف » وزیرخارجه این کشور بتواند ازآمریکا خواستارآن شود که درسیاست خود نسبت به رژیم ایران « انعطا ف » نشان دهد . تا پشت طرحی برود که مطابق پیشنهاد البرادعی مصوبات قبلی شورای امنیت و آزانس نقض شود ودوطرف به طور همزمان تحریم و غنی سازی را به حالت تعلیق در آورند !
اروپایی ها نیز ضمن شروع به اجرای قطعنامه 1737 ،درمورد اتخاذ «تصمیم مقتضی» در اجلاس بعدی شورای امنیت، برای پیشبرد و سفت و سخت کردن تحریم رژیم ایران لنگ می زنند .تیم همکارسولانا، مسؤل روابط خارجی اتحادیه اروپا، در مورد کارایی تحریم آیه یأس می خواند ودراجلاس اخیراین اتحادیه( 12 فوریه 2007) سندی را دراختیار27 عضو این اتحادیه می گذارد که درآن آمده است کارازکارگذشته « مسأله ایران رانمی توان فقط با تحریم اقتصادی حل وفصل کرد. رژیم ایران، درعمل با سرعت مورد نظرخود برنامه[ اتمی ] خودرا جلو برده وعامل محدود کننده پیشرفت این برنامه ، بیش ازآنکه سازمان ملل یا آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد ، مشکلات فنی [ قابل رفع ] است ».این سند اضافه می کند « مشکل می توان با ورکرد که با رد سبد تشویقی تقدیمی آقای سولانا درتابستان گذشته به مقامات رژیم ایران ،این رژیم دست کم درکوتاه مدت ،شرایط [ پیش شرط ] ازسرگیری مذاکرات را بپذیرد» ( فاینانشال تایمز13 فوریه 2007) .وقتی اینها می گویند رژیم ایران با فشاز تحریم کوتاه نمی آید و زیربارپیش شرط و شرایط شورای امنیت نمی رود معنایش این است که ما کوتاه بیاییم یا پیش شرط را برداریم و یا ایران اتمی را به پذیریم . اظهارات اخیرژاک شیراک رئیس جمهورفرانسه مبنی براینکه اگررژیم ایران به یکی دو بمب اتمی هم برسد چیزمهمی نیست ! نیزجلوه دیگری ازوادادگی مصلحتی برخی از اروپایی هاست . این وادادگی با اصرارمقامات رژیم هم آهنگ است و می خواهد این حرف آنها را به کرسی بنشاند که « جهان درمورد مسأله هسته ای رژیم ولایت فقیهی حاکم برایران مقابل کارانجام شده قرارگرفته وباید این رژیم را به عنوان عضو جدید باشگاه قدرتهای اتمی جهان بپذیرد» . این تلاش ها و این گفته های سازشکارانه برپیشروی شورای امنیت درمسیر رویارویی با خطرامنیتی جهان سایه انداخته و این شورا را درمعرض آزمایشی خطیرو تاریخی قرارداده است .
سوال 2- همانطوری که شما اشاره کردید ما شاهدآن بودیم که برای جلوگیری از تحریم اولیه رژیم درشورای امنیت ، کش وقوس ها و حرکتهای سازشکارانه دامنه داری صورت گرفت ، اما دست آخردیدیم همه به رعایت خط سرخی که ازجانب قدرتهای عضو شورای امنیت درمقابل رژیم ترسیم شده است گردن نهادند و به هرحال باب تحریم رژیم درشورای امنیت بازشد . آیا معنای حرکات سیاسی اخیری که شما درپاسخ به سوال قبلی به آن ها اشاره کردید ،نادیده گرفتن قطعنامه های قبلی و عبورازاین خط سرخ نیست ؟
ج 2- جوهروفلسقه خط سرخ ترسیم شده توسط قدرتهای عضو شورای امنیت این بوده وهست که ادامه فعالیتهای غنی سازی اورانیوم وتولید پولوتونیوم توسط رژیم ایران برای جهان خطرامنیتی دارد و راه رفع این خطرباز نمی شود مگررژیم ایران این فعالیتها را به مدت بیش ازدهسال متوقف کند ،شفاف وبدون شیله پیله درها را به روی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بازکند و تن به بازرسی و کنترل این بازرسان، آنطورکه مورد نظرآنهاست، بد هد تا آنها بتوانند درمورد ماهیت این فعالیتها قضاوت کنند . فقط به این شرط و تنها دراین صورت می توان درباره سایرفعالیتهای اتمی این رژیم وشیوه رفع تنش هایی که ایجاد کرده مذاکره کرد . به این ترتیب پیش شرط تعلیق فعالیت های نامطلوب اتمی و موشکی رژیم به خودی خود به خط سرخ تبدیل شده وبدون تعلیق فعالیتهای مورد نظزشورای امنیت توسط رژیم ایران ، نمی توان ازآن عبورکرد و با این رژیم به مذاکره نشست . اما همانطور که شما گفتید درآستانه اجلاس بعدی شورای امنیت بعضی اردولتهای عضو شورای امنیت کوتاه آمدن ازاین خط سرخ را پیش کشیده اند . طرح آقای البرادعی مبنی برتعلیق موقت و همزمان غنی سازی وتحریم اولیه شورای امنیت ،که مورد قبول روسیه نیزهست ، یعنی نادیده گرفتن خط سرخ و پیش شرطی که درآخرین قطعنامه شورای حکام آژانس وقطعنامه های شورای امنیت آورده شده است . طرح موسوم به طرح سویس مبنی برشروع مذاکره بدون توقف کارهای مقدماتی نصب و آزمایش سانتریفوژهای غنی سازی نیز، اگرواقعیت داشته باشد ،برهمین موضوع یعنی نقض قطعنامه های قبلی و کوتاه آمدن ازخط سرخ دلالت دارد . به همین علت است که پایه حقوقی این طرج ها و این پیشنهادها لق است . این پیشنهاد ها درکادرشورای امنیت قابل طرح نیست . بعید است این ارگان بین المللی بدون رسیدن به خواستهایی که از رژیم دارد مصوبات قبلی خودرا نقض نماید وازموضع خود عقب نشینی کند. این پیشنهاد ها را به قصد نوعی سازش سیاسی دربیرون ازشورای امنیت مطرح می کنند تا مانع پیشروی تحریم رژیم درشورای امنیت شوند . اما قدرتهایی مثل آمریکا که منافع جاری چندانی درسازش با رژیم ولایت فقیه ندارند ،سالهاست با این رژیم درگیرشده اند و پی برده اند که شرارت حکومت پاسدار-آخوندی ایران را با زبان متداول دیپلوماتیک نمی توان برطرف کرد. تجربه کرده اند که موثرترین راه رویارویی با یاغی گری وسرپیچی این حکومت ، استفاده ازاهرم فشارفزاینده تحریم و زبان زوراست ونه کوتاه آمدن از این فشار. ازاین روی بعید به نظرمی رسد آمریکا بگذارد رژیم را ازتله تحریم درشورای امنیت فراری دهند . شاهد مثال آنکه خزانه داری آمریکا ،بعد ازتصویب اولین قطعنامه تحریم رژیم ایران درشورای امنیت ، درببرون ازچارچوب این قطعنامه دست بازی پید اکرده که با اتکاء به منطق این قطعنامه و فعا ل کردن قوانین تحریم خاص این کشور،موسسات مالی وصنعتی سایرکشورها به خصوص موسسات کشورهای اروپایی و ژاپن را تا حدودی به سمت تحریم مورد نظرخود بکشاند وآنها را وادارکند که تحریم هایی را که دولتهای متبوع این موسسات نگذاشتند درقطعنامه شورای امنیت گنجانده شود ، رعایت کنند .
سوال 3 -این طورکه شما می گویید ، بعد ازصدوراولین قطعنامه تحریم ایران ، خزانه داری آمریکا توان آنرا به دست آورده که دولت های سازشکار را دوربزند وبه طورمستقیم شرکتهای تابعه انها را به سمت تحریم بیشتررژیم ایران سوق دهد ، در این صورت دولت آمریکا بدون نیازبه تصویب شورای امینت وکنگره آمریکا ، می رود که ،معاملات تجاری - مالی شرکتهای غیرآمریکایی با رژیم ایران را نیز ، مثل شرکتهای آمریکایی ، مشکل ومحدود کند و پس ازچندی دولتها ی متبوع این شرکتها را مجبورکند، دست از بازی سیاسی خود بردارند و درچارچوب شورای امنیت تحریم گسترده تر رژیم ایران را بپذیرند . شما چه دلایل و چه فاکتهایی برای موثرواقع شدن این سیاست آمریکا دارید ؟
ج 3 - آمریکا تا اینجا سیاست افزایش فشارروی رژیم ایران را بی وقفه پیش برده است . معاون وزارت خارجه آمریکا نیکلاس برنزبعد ازصدورقطعنامه 1737 نظردولت آمریکا را این طور اعلام کرد که تحریم پیش بینی شده دراین قطعنامه کافی نیست وانتظاردولت آمریکا ازشرکتهای بین المللی غیرآمریکایی این است که درتحریم رژیم ایران وخود داری ازمعامله با ایران، پا جای پای شرکت های آمریکایی بگذارند . خزانه داری آمریکا ،برای وادارکردن این شرکتها به تحریم معامله با ایران ، دارد این شرکتها را برسردوراهی انتخاب بین حقظ منافع خود درایران ویا درآمریکا می گذارد . این اقدام را ازدو طریق به پیش می برد :ا
1 - تحریم بانکی - آمریکا بانکهای دولتی ایران را ، که درمعاملات تجاری و مالی طرف حساب بانکهای خارچی هستند ، یکی پس ازدیگری درلیست سیاه می گذارد. این اقدام ازماه سپتامبر2006 به دنبال نشستی آغازشد که معاون خزانه داری آمریکابا وزرای دارایی 7 کشورصنعتی بزرگ جهان درسنگاپورداشت . اودراین اجلاس مدارکی دال برنقش بانکهای دولتی ایران درتأمین مالی تروریسم به این وزراء ارائه داد( کارکنان مالی دولت آمریکا نیزطی ماههای بعد به بانکداران اروپایی مدارکی را نشان دادند که برسوءاستفاده بانک مرکزی ایران ازشبکه بانکی ازوپا وسایرمناطق جهان، برای تأمین مالی گروههای تروریستی ، دلالت دارد ) . درنیمه دوم سپتامبر2006 بانک صادرات ایران به عنوان عامل انتقال کمکهای مالی دولت ایران به 4 جریان تروریستی ،وازجمله شاخه هایی ازحزب الله لبنان، درلیست سیاه قرارگرفت وهرگونه ارتباط این بانک با نظام مالی آمریکا ممنوع شد . به دنبال این اقدام و پس ازصدروراولین قطعنامه تحریم رژیم ایران ،خزانه داری آمریکا با استناد به این قطعنامه، بانک سپه را، که دومین بانک فعال ایران درعرصه بین المللی است، روز9 ژانویه 2007 به عنوان واسطه معاملات موشکی ایران با خارج درلیست سیاه قرارداد و اخطار کرد که دولت ها و شرکتهای کشورهای جهان باید به موجب قطعنامه 1737 هرگونه معامله ای را که ممکن است به تأمین لوازم هسته ای وموشکی ایران کمک کند متوقف نمایند .( به نوشته روزنامه گاردین درمراحل بعدی بانک ملی ، بانک ملت وبانک تجارت ایران هدف تحریم آمریکا هستند و این تحریم می تواند به باقی مانده بانکهای ایرانی نیز که طرف حساب معاملات خارجی ایران هستند ،سرایت کند ) . یاد آورمی شود با وجود آنکه ایران ازسال 1995 تحت تحریم تجاری ومالی آمریکا قراردارد ، تا پیش از این اقدام ارتباط بانکهای ایرانی باسیستم مالی آمریکا قطع نشده بود و این بانکها می توانستند واسطه نقل وانتقال مالی بین اشخاص حقیقی یا حقوقی غیرایرانی شوند که مبداء ومقصد موضوع معامله آنها ایران نباشد. قرارگرفتن بانکهای دولتی ایران درلیست سیاه ، علاوه برتمام شعب داخلی ، کلیه شعب خارجی آنها ازجمله شعب بانکهای ایرانی درلندن ،پاریس ، فرانکفورت ، رم و مادرید را مشمول تحریم قرارخواهد داد . قطع ارتباط مالی این بانکها با نظام مالی آمریکا ایجاب می کند که سایربانکها وشرکتهای بیمه خارجی هرگونه معامله دلاری خودرا با بانکهای ایرانی طرف حساب خود که درلیست سیاه آمریکا قرارگرفته اند متوقف کنند . به همین علت است که می بینیم بلافاصله بعد ازآنکه آمریکا معامله با با نک صادرات ایران را ممنوع کرد ، سه بانک ژاپنی که درآمریکا شعب متعددی داشتند ، اعلام کردند معاملات خود با بانک صادرات ایران را متوقف کرده اند و خبرگزاری کیودودر ماه سپتامبر2006 اعلام کرد انتظار می رود سایر بانکهای ژاپن نیزبه این سه بانک به پیوندند . تحریم مالی بانک سپه نیزهمین تأثیررا بربسیاری ازبانکهای اروپایی و آسیایی داشته است ..
تحریم بانک های دولتی ایران توسط آمریکا ، دربطن خود اخطارمالی رسایی برای بانکها وموسسات خارجی غیرآمریکایی دارد . با این حرکت آمریکا به این مخاطبان هشدارمی دهد که اگرمعاملات خود را با بانکهای ایرانی که درلیست سیاه قرارگرفته اند ادامه دهید ، دسترسی شما را به بازارمالی قدرت اقتصادی همچون آمریکا وبرخورداری از نظام مالی گسترده این کشورمسدود خواهیم کرد. تا آنجا که به معاملات نفتی، که به طورسنتی با دلارآمریکا انجام می شد ، مربوط است بانکهای ایرانی تحت تحریم آمریکا دیگرنمی توانند واسطه معامله دلاری نفت ایران با بانکهای اروپایی شوند ، زیرا دیگر مثل گذشته بانکهای آمریکایی مجوّزخرید نفت ایران با دلاررا به این بانک ها نمی دهند .
اخطارما لی آمریکا به موسسات غیرآمریکایی طرف حساب بانکهای ایرانی ، باعث شده که شرکتهای بیمه اروپایی که معامله با خارجی ها را تضمین می کنند مثل هرمس آلمان و یا کوفاس فرانسه ، ضمن محدود کردن میزان تضمین معامله با ایران نرخ بیمه خود را بالا ببرند . بسیاری از موسسات ما لی بین المللی معاملات خود با بانکهای ایرانی تحت تحریم را یا قطع کرده اند ویا درکارمعامله با آنها بسیارمحتاطانه عمل می کنند . بنا برگزارش منابع اروپایی ،براثراین اقدامات ، طی سال 2006 حجم معاملات مالی بانکهای آلمان با بانکهای ایرانی حدود 30 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است .
سوال 4 - شما درمورد تحریم بانکی ،که یکی ازمولقه های فشارمالی خاصی است که دولت آمریکا به رژیم ایران .وموسسات طرف معامله با ایران وارد می آورد ، توضیح دادید . لطفا بفرمایید مولفه دوم این فشارمالی چیست و جه پیامد هایی داشته است
ج 4 - مؤلفه دیگرفشارمالی دولت آمریکا، استفاده ازقوانین تحریمی آمریکا نظیرقانون داماتو، برای زیرفشارگذاشتن شرکتهای غیرآمریکایی طرف معامله با ایران وپیگیری فعالانه پرونده اتهام« قانون شکنی» این شرکتها ازمجاری قضایی این کشوراست . روزنامه وال استریت ژورنال روز31 ژانویه 2006 گزارش داد که دو بانک « یو.بی . اس» سویس و« آ .ب. ان» هلند ، پس ازآنکه ازطرف دستگاه قضایی آمریکا مورد تحقیق و بازجویی قرارگرفتند ، اعلام کردند که روابط مالی خود را با ایران به کلی متوقف ساخته اند . شرکت نفتی هالیبرتون نیزکه به خاطرهمکاری غیرمستقیم با ایران درمعرض تحقیق قضایی بود،پیش ازدوبانک مذکور به همکاری خود پایان داد. به گزارش همین منبع، دستگاه قضایی آمریکا باهمین دستاویزقانونی بانک فرانسوی « ب . ان .پ ، پاریبا » بانک « اچ .اس . بی » و « استاندارد چارتر» رانیزتحت پیگرد قرارداده است . دراین فضا برخی دیگر ازموسسات، بدون آنکه تحت تحقیق قضایی آمریکا قرارگیرند ازمعامله با ایران دست کشیده اند ، دراین مورد می توان به بانک «کردیت سویس» ، بانک « اچ . اس . بی . سی » ، شرکت بیمه « آ.ا . ان » ،مجتمع صنعتی جنرال الکتریک ،شرکت های نفتی بریتیش پترولیوم ، «کونوکو»« بیکرهو » ، اشاره کرد .
نکته قابل توجهی را که دراین مورد بایستی یاد آوری کرد این است که درفضای رقابت شدیدی که بین بانکهای بین المللی ، شرکتهای بیمه و شرکتهای صنعتی حاکم است ، آن بخش ازشرکتها و بانک های اروپایی وآسیایی که براثرجاذبه امتیازهای مالی گسترده معامله با رژیم ایران، هنوز از معاملات پرسود خود با ایران دست برنداشته اند ، دیگرنمی توانند ، مثل گذشته ، با دولت وحکومتی معامله کنند که مارک طرد وتحریم شورای امنیت سازمان ملل برپیشانی اش حک شده و به دخالت تروریستی گسترده درمنطقه خاورمیانه متهم است . رقبایی اراین شرکتها ی خارجی که دست ازمعامله با ایران کشیده اند ، تماشاگرصحنه نخواهند نشست ، به افشای روابط غیرعادی این شرکتها با رژیم مطرود ایران خواهند پرداخت وبه عامل فشارمضاعفی تبدیل خواهند شد تا شرکتهای خارجی طرف معامله با رژیم ایران ، درکشورهایی مثل آمریکا، زیرفشار و تنبیه بروند
شورای امنیت» چه راهی برای رویارویی با خطر رژیم ایران درپیش رو دارد؟
مصاحبه (2)
درپایان ضرب الأجل دو ماهه شورای امنیت ، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی به این شورا گزارش داده که رژیم ایران نه تنها از اجرای خواسته های قطعنامه 1737 ،مبنی بر توقف فعالیت های اتمی اش ،سرپیچی کرده بلکه به سرعت مشغول گسترش این فعالیت هاست . ازجمله در پایگاه نطنز مشغول نصب دو ردیف دیگر سانتریفوژ به هم پیوسته 164 تایی جدید در کنار دوردیف سانتریفوژ 164 تایی درحال کار است . بنا براین گزارش رژیم ایران برنامه ریزی کرده که تا پایان اردیبهشت ماه 86 ، سه هزار دستگاه سانتریفوژ دراین پایگاه به کار اندازد و به تولید صنعتی اورانیوم غنی شده بپردازد . حدود 9 تن هم گاز «هگزا فلورید اورانیوم » را که در پایگاه اصفهان تولید کرده در نطنز ذخیره کرده که به این سانتریفوژها تزریق کند. علاو براین کار نصب تأسیسات تولید آب سنگین وپلوتونیوم خود را نیز در پایگاه اراک به پیش می برد . این گرارش در مورد تداوم پنهانکاری های رژیم ایران اضافه می کند ایران مانع آن شده که مأ موران آژانس دوربین های کنترل از راه دور برای نظارت بر فعالیتهای زیرزمینی نطنز را در محل نصب کنند .
برمبنای این گزارش رسمی ،دور جدیدی از در گیری بین رژیم ایران و قدرت های جهانی برسر فعالیتهای اتمی خطرناک این رژیم آغاز می شود . قدرت های جهانی به صورت فردی و به صو رت جمعی در شورای امنیت چه واکنشی به جواب سربالای رژیم نشان می دهند؟ این واکنش ها چه سرانجامی دارد ؟ و راه حل منطقی این مسأله خطرناک چیست ؟ . دربخش دوم گفتگوی نشریه مجاهد با آقای حاج حمزه ، به بررسی این سؤال ها می پردازیم :
س4 - با وجود آنکه دولت آمریکا درواکنش به گزارش آژانس ، سیاست افزایش فشار اقتصادی -سیاسی ، روی رژیم ایران را پیگیری می کند ، باوجود آنکه برخی ازمقامات اروپایی مثل وزیرخارجه فرانسه و انگلیس نیزبر ضرورت گذراندن قطعنامه دیگرو گسترش تحریم رژیم تأکید می کنند ، شاهد آن هستیم که قدرتهای عضو گروه 1+5 به شدت درتقلای آن هستند که باب مذاکره با رژیم ایران را بازکنند . رایس وزیرخارجه آمریکا پس ازاجلاس اخیراین گروه دربرلن ، اعلام کرد « ما باردیگرتأکید کردیم که کانالهایی را که داریم وهمچنین شورای امنیت را برای رسیدن به هدف مشترک خود به کاراندازیم . این هدف بازگرداندن رژیم ایران به سرمیزمداکره است ، البته بعدازاینکه فعالیتهای غنی سازی را تعلیق کرد » . پیش ازاین نیز شاهد آن بودیم که مقام هایی مثل آقای سولونا، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، خواسته های لاریجانی سخنگوی رژیم ایران را به آمریکا پیشنهاد می کنند و می گویند رژیم ایران کوتاه نمی آید پس م ا باید کوتاه بیاییم وبگذاریم که این رژیم غنی سازی اورانیوم را تا غلظت حدود 5-4 درصد انجام دهد! برخی دیگر ، مثل آقای البرادعی رئیس سازمان بین المللی انرژی اتمی، توانمندی فنی رژیم درکارتولید صنعتی اورانیوم غنی شده را به رخ آمریکا می کشند، وبه دو طرف درگیر پیشنهاد می دهند ضمن توقف موقت درگیری وپذیرش « تایم اوت»، به پشت میز مذاکره بنشینند . درعین حال می بینیم همه طرفهای خارجی همچنان مجهزشدن رژیم ایران به بمب اتمی را میوه ممنوعه و خط سرخ اعلام می کنند . این هدفگذاری مشترک و آن مذاکره جویی درعین اختلاف نظربرسر شیوه برخورد با بحران اتمی رژیم ایران ، برپیشبرد کارتحریم این رژیم درشورای امنیت ، سایه انداخته است . سؤال این است که با توجه به این واقعیت ها و اینکه کارتحریم رژیم ایران درشورای امنیت باید با اجماع و همرائی اعضای دائم این شورا پیش برود ، پیشبرد پرونده اتمی رژیم درشورای امنیت چه چشم اندازمنطقی پیدا کرده است ؟
ج 4 - پیش ازپاسخ به این سؤال شما اجازه بدهید دونکته را یاد آوری کنم: اول این که میوه ممنوعه وخط سرخی که همه اعضاء دائم شورای امنیت و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی پای آن امضاء گذاشته اند ، دستیابی وتسلط رژیم ایران به فوت وفن بمب سازی است قبل ازآنکه این رژیم به تولید و آزمایش بمب اتمی برسد . پرونده اتمی رژیم ایران به هدف جلوگیری ازتسلط به همین فوت وفن به شورای امنیت ارسال شد واین شورا تحریم این رژیم را نیزبه همین هدف آغازکرده است . نکته دوم آنکه دولت آمریکا، با خطر رژیم ایران جامعترازدیگراعضای ثابت شورای امنیت برخورد می کند و اتمی شدن رژیم ایران را یک روی خطراین رژیم وروی دیگرآن راحمایت فعال رژیم ازعملیات تروریستی بنیادگرایان افراطی تلقی می کند که درعراق وسایرکشورهای منطقه قصد روی کارآوردن حکومتهای مذهبی بنیاد گرا را دارند . حال آنکه جزانگلیس سایراعضاء ثابت شورای امنیت ، درعمل برخوردی مشابه آمریکا با خطررژیم ایران ندارند . قدرتهای جهانی درکارتقلای خود از«مجاری مختلف» برای کشاندن رژیم ایران پای میزمذاکره ، می خواهند ازنجربه کره شمالی وقیاس مع الفارق ایران با این کشور نسخه برداری کنند . حال آنکه برخورد واقعگرایانه با خطررژیم ایران را خود این رژیم به آنها تحمیل می کند و نه نظرات بی ربط و نسخه برداری های نا بجای این یا آن قدرت عضو شورای امنیت . تجویزمذاکره با رژیم ایران با این دستاویز که مذاکره درنهایت دولت کره شما لی را واداربه تمکین کرد ، اگر به قصد کمک به پیشبرد برنامه هسته ای رژیم نباشد ، ساده اندیشی نا آگاهانه ای است, نسبت به خطردرحال پیشروی فعالیتهای رژیم ولایت فقیهی ایران . تجویزاین نسخه را می توان به تجویز داروبی یکسان برای درمان دونوع بیماری کیفا متفاوت تشبیه کرد . کره شمالی نه موقعیت استراتژیک ایران درمنطقه بحران زده خاورمیانه را داشت ، نه رئیس قوه مجریه آن مثل رئیس قوه مجریه رژیم ولایت فقیه حکم نابودی یک کشورعضو سازمان ملل راصادرکرده بود و نه بمب اتمی را، مثل رژیم ایران، برای ایجاد نوعی امپراطوری درمنطقه زیست خود می خواست . و دیدیم که انزوای مالی کره شمالی توسط آمریکا و همراهی چین وسایرقدرتها دروارد آوردن فشاربه دولت این کشور روی این کشورمنزوی موثرواقع شد و درنهایت شرط کوتاه آمدن خودرا به رفع تحریم آمریکاازیک بانک واقع درماکائو موسوم به « بانکو.دلتا . آسیا » موکول کرد که با این کشورروابط مالی گسترده داشت . و بالأخره پاسخ مساعد آمریکا به این خواست کره شمالی ، این کشور را با آمریکا و سایر قدرتهای جهانی به نوعی تفاهم رسانید . حال آنکه درمورد رژیم ایران، به رغم آنکه این رژیم درمعرض تحریم شورای امنیت وانزوای مالی بی سابقه بین المللی قرارگرفته ، سرسوزنی کوتاه نیامده وجهان درمورد مسأله هسته ای این رژیم به تجربه های زیر رسیده است :
1-، رئیس سازمان بین المللی انرژی اتمی درگزارش پایان مهلت 60 روزه شورای امنیت به این شورا گزارش می دهد که رژیم ایران نه تنها به قطعنامه 1737 تمکین نکرده بلکه برفعالیتهای نامطلوب خود شدت بخشیده است
2 -رهبر رژیم ایران اعلام می کند که « آینده وسرنوشت » ما به پیشبرد این فعالیتها گره خورده است .
3- رئیس جمهوراین رژیم درروزپایان ضرب الأجل 60 روزه شورای امنیت درشهرسیاهکل مدعی می شود «اپیشبرد فعالیتهای اتمی ارزش آن را دارد که اگرلازم باشد ده سال سایرفعالیتهای کشور را متوقف کنیم »
4- سپاه پاسداران ،متصدی فعالیتهای اتمی رژیم ایران اعلام می کند« به هرقیمت » می خواهد فعالیت اتمی خطرنا کش را پیش ببرد
5 - رئیس قوه مجریه این رژیم به طرف خارجی پاسخ داده که حاضرنیست امتیازهای سیاسی و اقتصادی چشمگیرآنها رابا ،« حتی یک روز» تعلیق این فعالیتها معاوضه کند.
5- آقای البرادعی مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی که خواهان تعلیق همزمان تحریم شورای امنیت وغنی سازی اورانیوم در ایران است تا راه مذاکره با رژیم ایران را بازکند، تجربه کرده است که این رژیم به مدت 18 سال هیأت بازرسی اعزامی آژانس به ایران را دست به سرکرده است ، مدت 18 سال به دورازچشم آنها،به طورپنهانی، به آماده سازی امکانات بمب سازی درنطنزو اراک ادامه داده است . این مقام مسؤل اکنون نیزتوسط مقاومت ایران درجریان قرارگزفته که رژیم حتی درصورت تعلیق فعالیتهای نطنزو اراک و اصفهان، می تواند فعالیت های اتمی خطرناک خود را درتونل های مخفی که برای این منظور درعمق زمین احداث کرده ، ادامه دهد .
6- آقای سولانا وهیات کارشناسی تحت امراو که ازآمریکا می خواهند کوتاه بیاید وبا غنی سازی اورانیوم درحد 4 درصد توسط این رژیم موافقت کند ، می دانند که به لحاظ فنی امکان و تضمینی وجود ندارد که بتوان غنی سازی اورانیوم توسط رژیم ایران را به این حد ازغلظت محدود کرد . اجرای این پیشنهاد، خواه و نا خواه ، راه را بر تسلط رژیم به فوت وفن بمب سازی بازمی کند.
قدرتهای جهانی ، حتی اگربر ماهیت سازش ناپذیررژیم واقف نباشند ، با دردست داشتن این تجربه ها ن بیش ازاین نمی توانند با انحراف و ساده سازی مسأله رژیم ایران، برای این رژیم وقت بخرند . خلاصه آنکه؛ اگر این قدرتها درکارجلوگیری ازتحقق خطر ملموس رژیم ایران همرأی وهمراه شوند ، توانایی آن را دارند که تا دیرنشده به ایجاد شرایط و اجرای اقدامات خاصی بپردازند، که می تواند این رژیم را برسرذوراهی قراردهد و به سمت پذیرش خواست شورای امنیت بکشاند .
س5 - توضیحات شما، مرا به مطرح کردن سؤالی کشاند که قلب قضیه است .و آن این است که شورای امنیت تحت چه شرایط و با چه اقدام های مشخصی می تواند رژیم را برسردوراهی بگذارد و وادارکند بین ادامه فعالیتهای اتمی و تحمل فشارهای خردکننده، یکی را انتخاب کند ؟ اما پیش از پرداختن به این سؤال سرنوشت ساز،اول بفرمایید که این شورا فعلا درچه وضعیتی است و قدرتهای عضو آن برای گسترش تحریم رژیم ، روی چه موضوعاتی چک و جانه می زنند ؟
ج 5 - با توجه به اینکه رژیم به قطعنامه 1737 پاسخ منفی داده ، به طورمنطقی جوهر «اقدام مقتضی» بعدی بالا بردن فشارو گسترش تحریم است . به طورمشخص،سعی می شود ابتداء همان بخش هایی که ازپیشنویس قطعنامه قبلی حذف شد و روسیه وسایرین نگذاشتند به تصویب برسد ، ازجمله ممنوعیت مسافرت مقامات مسؤل پروژه اتمی وموشکی رژیم و افزایش شرکتهای ایرانی دست اندرکاررا درقطعنامه دوم تحریم بگنجانند .بنا به گفته برخی ازدیپلومات های مطلع غربی، درزمینه اقتصادی ممکن است آمریکا خواستار« لغو تضمین صادراتی بیمه های دولتی وگسترش دامنه تحریم هسته ای به تحریم تسلیحاتی ایران » شود. اما لغو تضمین صادرات بیمه های دولتی برای اروپایی ها وچین که صادرات کسترده به ایران دارند خوش آیند نیست وروسیه نیزکه صادرات تسلیخاتی کلان به ایران دارد با پیشنهاد تحریم تسلیحاتی رژیم ایران مخالفت خواهد کرد . به نظرمی رسد که کشورهای عضو گروه 1+5،درنشست های خود روی این موضوعات کش وقوس دامنه داری داشته باشند
. س6- خوب، این کش وقوس ها می تواند به رژیم فرصت دهد که ازحریف جلو بیفتد و مسابقه را ببرد . لطفا درمورد قسمت اول سوال من نظرتان را بدهید که بالأخره قدرتهای جهانی وشورای امنیت ، چه راه برون رفتی ازاین مخمصه دارند؟
ج 6- درمورد قسمت اول سؤال شما که سؤال مقدری است که اذهان را به خود مشغول کرده ، من فکرنمی کنم قدرتهای عضوکروه 1+5.و شورای امنیت بتوانند بافشار تحریم اقتصادی بی دروپیکر،که بند 41 ازاصل 7 منشورملل متحد مجوّز گسترش بی حدو حصرآن را داده ،، حکومت پاسدار-آخوندی ایران را وادارکنند ازفعالیتهایی دست بردارد که « سرنوشت و آینده » خودرا به آن گره زده است. حتی اگراین نوع تحریم، با تهدید نظامی و اعزام نا وهواپیما برآمریکا به آبهای اطراف ایران توأم شود ؛ که شده ، روی این رژیم موثرنخواهد شد. ناکارآترازاین اقدامات ، متوسل شدن یک یا چند قدرت عضوشورای امنیت به عملیات نظامی و جنگ است . توسل به جنگ بی ثباتی سیاسی ایران و کل منطقه راعمیقترمی کند و تداوم می بخشد و نقض غرض وبی توجهی به هدفگذاری سیاسی است که این قدرتها را به دخالت درمنطقه کشانده است . این قدرتها بدون همراهی عملی با عامل ایرانی و مردم ایران نمی توانند حریف رژیم شوند و نمی توانند ازخطرروبه رشد رژیم ولایت فقیهی ایران جلوگیری کنند . با کمک مردم ایران می توان رژیم ایران را برسردوراهی بودو نبود قرارداد و تنها وادارکردن این رژیم به انتخاب بین بودن ویانبودن است، که می تواند اورا به خواست شورای امنیت تسلیم کند .باید دید رژیم ایران زیرچه نوع فشارها یی برسراین دوراهی سرنوشت سازقرارخواهد گرفت ؟ به نظرمن کارآترین و موثرترین حربه سیاسی - اقتصادی که می تواند رژیم ایران رابرسردوراهی بودو نبود قراردهد ودرنهایت به خواست شورای امنیت تسلیم کند، وارد آوردن فشارمشخص و دوگانه ای است که به طورهمزمان انچام گیرد:
1- . نخستین مؤلفه این فشار، اعمال تحریم هدفمند نفتی با هدف «خلع ید نفتی» وجلوگیری ازریخته شدن پول نفت ایران به جیب رزیم ایران است . این اقدام با وساطت سازمان ملل متحد امکانپذیراست . شورای امنیت می تواند با اعلام آمادگی سازمان ملل برای به عهده گرفتن و مدیریت صادرات نفت ایران درحد واردات مورد نیازواقعی کشور،ابتداء تحریم کامل خرید نفت ازایران را تصویب کند. درمرحله بعد وقتی رژیم ایران زیرفشارمردم مجبور به واگذاری مدیریت صادرات وواردات به سازمان ملل می شود ،فشارتحریم روی رژیم ایران متمرکز خواهد شد ، بازرگانی خارجی وروابط بانکی ایران می تواند تحت کنترل موقت سازمان ملل ونظارت های لازم به شرایط عادی بازگردد و بازارجهانی نفت نیزمی تواند با دریافت بخش قابل توجهی ازنفت ایران کمتردرمعرض کمبود نفت قرارگیرد. .تداوم این فشار وخلع ید نفتی از رژیم ایران می تواند پس ازچندماه این رژیم را به لحاظ مالی فلج کند و تهدید فروپاشی را برای او ملموس کند .
2- دومین مولفه این فشار دوگانه ، که می تواند رژیم ایران را برسردوراهی بود ونبود قراردهد، جنس سیاسی دارد و به بازپس گرفتن کادوی سیاسی برمی گردد که همین قدرتهای عضو شورای امنیت، درجریان سازش های سیاسی خود، به رژیم ایران هدیه کرد ه اند . دادن این هدیه به رژیم ایران برسر راه تغییراوضاع سیاسی ایران مانع انداخته و دست وبال این رژیم را چنان بازکرده که برای جامعه جهانی کرکری اتمی وتروریستی بخواند ! . دیپلوماتهای غربی بیش وپیش ازهمه می دانند که درملاقات هایی که طی سالهای گذشته با مقامات رژیم ایران داشته اند، مشکلتراشی برای سازمان مجا هدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران، خواست مداوم ومکررمقامات رژیم ازآنها بوده است . اینها پی برده اند که اصراربی وقفه رژیم ایران روی این موضوع ، به خودی خود حاکی ازآنست که این رزیم درادامه فعالیت وگشایش کار مبارزاتی این جریان مبارزایرانی ، نابودی نظام ولایت فقیه را درمقابل چشم خود می بیند . دولت های سازشکاراروپایی و آمریکا ، با علم براین واقعیت ودرجریان اجرای سیاست مماشات و « دیالوگ سازنده » ، ثبت نام سازمان محاهدین درلیست های تروریستی خود را به رژیم ایران هدیه کردند . ازاین روی مولفه سیاسی فشار کارآ ومشخصی که رژیم ایران را برسردوراهی انتخاب خواهد برد این استکه هدیه ای را که به این رژیم داده اند پس بگیرند و به پیروی ازحکم دادگاه عدالت اتحادیه اروپا ، برچسب تروریستی را ازروی این جریان بردارند و باطل اعلام کنند .
اگرقدرتهای جهانی به خطردرحال رشد رژیم ایران توجه جامع و واقعگرایانه داشته باشند ،اگربا احساس مسؤلیت به این مسأله برخورد کنند به این نتیجه خواهند رسید که راه حل های ا قتصادی وسیاسی و شیوه برخورد ی که به آنها اشاره شد ، ازدرون مسأله مشخص رژیم ایران بیرون زده است و برای حل مسأله گریزی ازکاربرد این راه حل برای این مسأله مشخص نیست . والا مسابقه را می بازند وباید جوابگوی عوارض وخامتباری باشند که این با خت برای جامعه جهانی به بارمی آورد
مصاحبه (2)
درپایان ضرب الأجل دو ماهه شورای امنیت ، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی به این شورا گزارش داده که رژیم ایران نه تنها از اجرای خواسته های قطعنامه 1737 ،مبنی بر توقف فعالیت های اتمی اش ،سرپیچی کرده بلکه به سرعت مشغول گسترش این فعالیت هاست . ازجمله در پایگاه نطنز مشغول نصب دو ردیف دیگر سانتریفوژ به هم پیوسته 164 تایی جدید در کنار دوردیف سانتریفوژ 164 تایی درحال کار است . بنا براین گزارش رژیم ایران برنامه ریزی کرده که تا پایان اردیبهشت ماه 86 ، سه هزار دستگاه سانتریفوژ دراین پایگاه به کار اندازد و به تولید صنعتی اورانیوم غنی شده بپردازد . حدود 9 تن هم گاز «هگزا فلورید اورانیوم » را که در پایگاه اصفهان تولید کرده در نطنز ذخیره کرده که به این سانتریفوژها تزریق کند. علاو براین کار نصب تأسیسات تولید آب سنگین وپلوتونیوم خود را نیز در پایگاه اراک به پیش می برد . این گرارش در مورد تداوم پنهانکاری های رژیم ایران اضافه می کند ایران مانع آن شده که مأ موران آژانس دوربین های کنترل از راه دور برای نظارت بر فعالیتهای زیرزمینی نطنز را در محل نصب کنند .
برمبنای این گزارش رسمی ،دور جدیدی از در گیری بین رژیم ایران و قدرت های جهانی برسر فعالیتهای اتمی خطرناک این رژیم آغاز می شود . قدرت های جهانی به صورت فردی و به صو رت جمعی در شورای امنیت چه واکنشی به جواب سربالای رژیم نشان می دهند؟ این واکنش ها چه سرانجامی دارد ؟ و راه حل منطقی این مسأله خطرناک چیست ؟ . دربخش دوم گفتگوی نشریه مجاهد با آقای حاج حمزه ، به بررسی این سؤال ها می پردازیم :
س4 - با وجود آنکه دولت آمریکا درواکنش به گزارش آژانس ، سیاست افزایش فشار اقتصادی -سیاسی ، روی رژیم ایران را پیگیری می کند ، باوجود آنکه برخی ازمقامات اروپایی مثل وزیرخارجه فرانسه و انگلیس نیزبر ضرورت گذراندن قطعنامه دیگرو گسترش تحریم رژیم تأکید می کنند ، شاهد آن هستیم که قدرتهای عضو گروه 1+5 به شدت درتقلای آن هستند که باب مذاکره با رژیم ایران را بازکنند . رایس وزیرخارجه آمریکا پس ازاجلاس اخیراین گروه دربرلن ، اعلام کرد « ما باردیگرتأکید کردیم که کانالهایی را که داریم وهمچنین شورای امنیت را برای رسیدن به هدف مشترک خود به کاراندازیم . این هدف بازگرداندن رژیم ایران به سرمیزمداکره است ، البته بعدازاینکه فعالیتهای غنی سازی را تعلیق کرد » . پیش ازاین نیز شاهد آن بودیم که مقام هایی مثل آقای سولونا، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، خواسته های لاریجانی سخنگوی رژیم ایران را به آمریکا پیشنهاد می کنند و می گویند رژیم ایران کوتاه نمی آید پس م ا باید کوتاه بیاییم وبگذاریم که این رژیم غنی سازی اورانیوم را تا غلظت حدود 5-4 درصد انجام دهد! برخی دیگر ، مثل آقای البرادعی رئیس سازمان بین المللی انرژی اتمی، توانمندی فنی رژیم درکارتولید صنعتی اورانیوم غنی شده را به رخ آمریکا می کشند، وبه دو طرف درگیر پیشنهاد می دهند ضمن توقف موقت درگیری وپذیرش « تایم اوت»، به پشت میز مذاکره بنشینند . درعین حال می بینیم همه طرفهای خارجی همچنان مجهزشدن رژیم ایران به بمب اتمی را میوه ممنوعه و خط سرخ اعلام می کنند . این هدفگذاری مشترک و آن مذاکره جویی درعین اختلاف نظربرسر شیوه برخورد با بحران اتمی رژیم ایران ، برپیشبرد کارتحریم این رژیم درشورای امنیت ، سایه انداخته است . سؤال این است که با توجه به این واقعیت ها و اینکه کارتحریم رژیم ایران درشورای امنیت باید با اجماع و همرائی اعضای دائم این شورا پیش برود ، پیشبرد پرونده اتمی رژیم درشورای امنیت چه چشم اندازمنطقی پیدا کرده است ؟
ج 4 - پیش ازپاسخ به این سؤال شما اجازه بدهید دونکته را یاد آوری کنم: اول این که میوه ممنوعه وخط سرخی که همه اعضاء دائم شورای امنیت و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی پای آن امضاء گذاشته اند ، دستیابی وتسلط رژیم ایران به فوت وفن بمب سازی است قبل ازآنکه این رژیم به تولید و آزمایش بمب اتمی برسد . پرونده اتمی رژیم ایران به هدف جلوگیری ازتسلط به همین فوت وفن به شورای امنیت ارسال شد واین شورا تحریم این رژیم را نیزبه همین هدف آغازکرده است . نکته دوم آنکه دولت آمریکا، با خطر رژیم ایران جامعترازدیگراعضای ثابت شورای امنیت برخورد می کند و اتمی شدن رژیم ایران را یک روی خطراین رژیم وروی دیگرآن راحمایت فعال رژیم ازعملیات تروریستی بنیادگرایان افراطی تلقی می کند که درعراق وسایرکشورهای منطقه قصد روی کارآوردن حکومتهای مذهبی بنیاد گرا را دارند . حال آنکه جزانگلیس سایراعضاء ثابت شورای امنیت ، درعمل برخوردی مشابه آمریکا با خطررژیم ایران ندارند . قدرتهای جهانی درکارتقلای خود از«مجاری مختلف» برای کشاندن رژیم ایران پای میزمذاکره ، می خواهند ازنجربه کره شمالی وقیاس مع الفارق ایران با این کشور نسخه برداری کنند . حال آنکه برخورد واقعگرایانه با خطررژیم ایران را خود این رژیم به آنها تحمیل می کند و نه نظرات بی ربط و نسخه برداری های نا بجای این یا آن قدرت عضو شورای امنیت . تجویزمذاکره با رژیم ایران با این دستاویز که مذاکره درنهایت دولت کره شما لی را واداربه تمکین کرد ، اگر به قصد کمک به پیشبرد برنامه هسته ای رژیم نباشد ، ساده اندیشی نا آگاهانه ای است, نسبت به خطردرحال پیشروی فعالیتهای رژیم ولایت فقیهی ایران . تجویزاین نسخه را می توان به تجویز داروبی یکسان برای درمان دونوع بیماری کیفا متفاوت تشبیه کرد . کره شمالی نه موقعیت استراتژیک ایران درمنطقه بحران زده خاورمیانه را داشت ، نه رئیس قوه مجریه آن مثل رئیس قوه مجریه رژیم ولایت فقیه حکم نابودی یک کشورعضو سازمان ملل راصادرکرده بود و نه بمب اتمی را، مثل رژیم ایران، برای ایجاد نوعی امپراطوری درمنطقه زیست خود می خواست . و دیدیم که انزوای مالی کره شمالی توسط آمریکا و همراهی چین وسایرقدرتها دروارد آوردن فشاربه دولت این کشور روی این کشورمنزوی موثرواقع شد و درنهایت شرط کوتاه آمدن خودرا به رفع تحریم آمریکاازیک بانک واقع درماکائو موسوم به « بانکو.دلتا . آسیا » موکول کرد که با این کشورروابط مالی گسترده داشت . و بالأخره پاسخ مساعد آمریکا به این خواست کره شمالی ، این کشور را با آمریکا و سایر قدرتهای جهانی به نوعی تفاهم رسانید . حال آنکه درمورد رژیم ایران، به رغم آنکه این رژیم درمعرض تحریم شورای امنیت وانزوای مالی بی سابقه بین المللی قرارگرفته ، سرسوزنی کوتاه نیامده وجهان درمورد مسأله هسته ای این رژیم به تجربه های زیر رسیده است :
1-، رئیس سازمان بین المللی انرژی اتمی درگزارش پایان مهلت 60 روزه شورای امنیت به این شورا گزارش می دهد که رژیم ایران نه تنها به قطعنامه 1737 تمکین نکرده بلکه برفعالیتهای نامطلوب خود شدت بخشیده است
2 -رهبر رژیم ایران اعلام می کند که « آینده وسرنوشت » ما به پیشبرد این فعالیتها گره خورده است .
3- رئیس جمهوراین رژیم درروزپایان ضرب الأجل 60 روزه شورای امنیت درشهرسیاهکل مدعی می شود «اپیشبرد فعالیتهای اتمی ارزش آن را دارد که اگرلازم باشد ده سال سایرفعالیتهای کشور را متوقف کنیم »
4- سپاه پاسداران ،متصدی فعالیتهای اتمی رژیم ایران اعلام می کند« به هرقیمت » می خواهد فعالیت اتمی خطرنا کش را پیش ببرد
5 - رئیس قوه مجریه این رژیم به طرف خارجی پاسخ داده که حاضرنیست امتیازهای سیاسی و اقتصادی چشمگیرآنها رابا ،« حتی یک روز» تعلیق این فعالیتها معاوضه کند.
5- آقای البرادعی مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی که خواهان تعلیق همزمان تحریم شورای امنیت وغنی سازی اورانیوم در ایران است تا راه مذاکره با رژیم ایران را بازکند، تجربه کرده است که این رژیم به مدت 18 سال هیأت بازرسی اعزامی آژانس به ایران را دست به سرکرده است ، مدت 18 سال به دورازچشم آنها،به طورپنهانی، به آماده سازی امکانات بمب سازی درنطنزو اراک ادامه داده است . این مقام مسؤل اکنون نیزتوسط مقاومت ایران درجریان قرارگزفته که رژیم حتی درصورت تعلیق فعالیتهای نطنزو اراک و اصفهان، می تواند فعالیت های اتمی خطرناک خود را درتونل های مخفی که برای این منظور درعمق زمین احداث کرده ، ادامه دهد .
6- آقای سولانا وهیات کارشناسی تحت امراو که ازآمریکا می خواهند کوتاه بیاید وبا غنی سازی اورانیوم درحد 4 درصد توسط این رژیم موافقت کند ، می دانند که به لحاظ فنی امکان و تضمینی وجود ندارد که بتوان غنی سازی اورانیوم توسط رژیم ایران را به این حد ازغلظت محدود کرد . اجرای این پیشنهاد، خواه و نا خواه ، راه را بر تسلط رژیم به فوت وفن بمب سازی بازمی کند.
قدرتهای جهانی ، حتی اگربر ماهیت سازش ناپذیررژیم واقف نباشند ، با دردست داشتن این تجربه ها ن بیش ازاین نمی توانند با انحراف و ساده سازی مسأله رژیم ایران، برای این رژیم وقت بخرند . خلاصه آنکه؛ اگر این قدرتها درکارجلوگیری ازتحقق خطر ملموس رژیم ایران همرأی وهمراه شوند ، توانایی آن را دارند که تا دیرنشده به ایجاد شرایط و اجرای اقدامات خاصی بپردازند، که می تواند این رژیم را برسرذوراهی قراردهد و به سمت پذیرش خواست شورای امنیت بکشاند .
س5 - توضیحات شما، مرا به مطرح کردن سؤالی کشاند که قلب قضیه است .و آن این است که شورای امنیت تحت چه شرایط و با چه اقدام های مشخصی می تواند رژیم را برسردوراهی بگذارد و وادارکند بین ادامه فعالیتهای اتمی و تحمل فشارهای خردکننده، یکی را انتخاب کند ؟ اما پیش از پرداختن به این سؤال سرنوشت ساز،اول بفرمایید که این شورا فعلا درچه وضعیتی است و قدرتهای عضو آن برای گسترش تحریم رژیم ، روی چه موضوعاتی چک و جانه می زنند ؟
ج 5 - با توجه به اینکه رژیم به قطعنامه 1737 پاسخ منفی داده ، به طورمنطقی جوهر «اقدام مقتضی» بعدی بالا بردن فشارو گسترش تحریم است . به طورمشخص،سعی می شود ابتداء همان بخش هایی که ازپیشنویس قطعنامه قبلی حذف شد و روسیه وسایرین نگذاشتند به تصویب برسد ، ازجمله ممنوعیت مسافرت مقامات مسؤل پروژه اتمی وموشکی رژیم و افزایش شرکتهای ایرانی دست اندرکاررا درقطعنامه دوم تحریم بگنجانند .بنا به گفته برخی ازدیپلومات های مطلع غربی، درزمینه اقتصادی ممکن است آمریکا خواستار« لغو تضمین صادراتی بیمه های دولتی وگسترش دامنه تحریم هسته ای به تحریم تسلیحاتی ایران » شود. اما لغو تضمین صادرات بیمه های دولتی برای اروپایی ها وچین که صادرات کسترده به ایران دارند خوش آیند نیست وروسیه نیزکه صادرات تسلیخاتی کلان به ایران دارد با پیشنهاد تحریم تسلیحاتی رژیم ایران مخالفت خواهد کرد . به نظرمی رسد که کشورهای عضو گروه 1+5،درنشست های خود روی این موضوعات کش وقوس دامنه داری داشته باشند
. س6- خوب، این کش وقوس ها می تواند به رژیم فرصت دهد که ازحریف جلو بیفتد و مسابقه را ببرد . لطفا درمورد قسمت اول سوال من نظرتان را بدهید که بالأخره قدرتهای جهانی وشورای امنیت ، چه راه برون رفتی ازاین مخمصه دارند؟
ج 6- درمورد قسمت اول سؤال شما که سؤال مقدری است که اذهان را به خود مشغول کرده ، من فکرنمی کنم قدرتهای عضوکروه 1+5.و شورای امنیت بتوانند بافشار تحریم اقتصادی بی دروپیکر،که بند 41 ازاصل 7 منشورملل متحد مجوّز گسترش بی حدو حصرآن را داده ،، حکومت پاسدار-آخوندی ایران را وادارکنند ازفعالیتهایی دست بردارد که « سرنوشت و آینده » خودرا به آن گره زده است. حتی اگراین نوع تحریم، با تهدید نظامی و اعزام نا وهواپیما برآمریکا به آبهای اطراف ایران توأم شود ؛ که شده ، روی این رژیم موثرنخواهد شد. ناکارآترازاین اقدامات ، متوسل شدن یک یا چند قدرت عضوشورای امنیت به عملیات نظامی و جنگ است . توسل به جنگ بی ثباتی سیاسی ایران و کل منطقه راعمیقترمی کند و تداوم می بخشد و نقض غرض وبی توجهی به هدفگذاری سیاسی است که این قدرتها را به دخالت درمنطقه کشانده است . این قدرتها بدون همراهی عملی با عامل ایرانی و مردم ایران نمی توانند حریف رژیم شوند و نمی توانند ازخطرروبه رشد رژیم ولایت فقیهی ایران جلوگیری کنند . با کمک مردم ایران می توان رژیم ایران را برسردوراهی بودو نبود قرارداد و تنها وادارکردن این رژیم به انتخاب بین بودن ویانبودن است، که می تواند اورا به خواست شورای امنیت تسلیم کند .باید دید رژیم ایران زیرچه نوع فشارها یی برسراین دوراهی سرنوشت سازقرارخواهد گرفت ؟ به نظرمن کارآترین و موثرترین حربه سیاسی - اقتصادی که می تواند رژیم ایران رابرسردوراهی بودو نبود قراردهد ودرنهایت به خواست شورای امنیت تسلیم کند، وارد آوردن فشارمشخص و دوگانه ای است که به طورهمزمان انچام گیرد:
1- . نخستین مؤلفه این فشار، اعمال تحریم هدفمند نفتی با هدف «خلع ید نفتی» وجلوگیری ازریخته شدن پول نفت ایران به جیب رزیم ایران است . این اقدام با وساطت سازمان ملل متحد امکانپذیراست . شورای امنیت می تواند با اعلام آمادگی سازمان ملل برای به عهده گرفتن و مدیریت صادرات نفت ایران درحد واردات مورد نیازواقعی کشور،ابتداء تحریم کامل خرید نفت ازایران را تصویب کند. درمرحله بعد وقتی رژیم ایران زیرفشارمردم مجبور به واگذاری مدیریت صادرات وواردات به سازمان ملل می شود ،فشارتحریم روی رژیم ایران متمرکز خواهد شد ، بازرگانی خارجی وروابط بانکی ایران می تواند تحت کنترل موقت سازمان ملل ونظارت های لازم به شرایط عادی بازگردد و بازارجهانی نفت نیزمی تواند با دریافت بخش قابل توجهی ازنفت ایران کمتردرمعرض کمبود نفت قرارگیرد. .تداوم این فشار وخلع ید نفتی از رژیم ایران می تواند پس ازچندماه این رژیم را به لحاظ مالی فلج کند و تهدید فروپاشی را برای او ملموس کند .
2- دومین مولفه این فشار دوگانه ، که می تواند رژیم ایران را برسردوراهی بود ونبود قراردهد، جنس سیاسی دارد و به بازپس گرفتن کادوی سیاسی برمی گردد که همین قدرتهای عضو شورای امنیت، درجریان سازش های سیاسی خود، به رژیم ایران هدیه کرد ه اند . دادن این هدیه به رژیم ایران برسر راه تغییراوضاع سیاسی ایران مانع انداخته و دست وبال این رژیم را چنان بازکرده که برای جامعه جهانی کرکری اتمی وتروریستی بخواند ! . دیپلوماتهای غربی بیش وپیش ازهمه می دانند که درملاقات هایی که طی سالهای گذشته با مقامات رژیم ایران داشته اند، مشکلتراشی برای سازمان مجا هدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران، خواست مداوم ومکررمقامات رژیم ازآنها بوده است . اینها پی برده اند که اصراربی وقفه رژیم ایران روی این موضوع ، به خودی خود حاکی ازآنست که این رزیم درادامه فعالیت وگشایش کار مبارزاتی این جریان مبارزایرانی ، نابودی نظام ولایت فقیه را درمقابل چشم خود می بیند . دولت های سازشکاراروپایی و آمریکا ، با علم براین واقعیت ودرجریان اجرای سیاست مماشات و « دیالوگ سازنده » ، ثبت نام سازمان محاهدین درلیست های تروریستی خود را به رژیم ایران هدیه کردند . ازاین روی مولفه سیاسی فشار کارآ ومشخصی که رژیم ایران را برسردوراهی انتخاب خواهد برد این استکه هدیه ای را که به این رژیم داده اند پس بگیرند و به پیروی ازحکم دادگاه عدالت اتحادیه اروپا ، برچسب تروریستی را ازروی این جریان بردارند و باطل اعلام کنند .
اگرقدرتهای جهانی به خطردرحال رشد رژیم ایران توجه جامع و واقعگرایانه داشته باشند ،اگربا احساس مسؤلیت به این مسأله برخورد کنند به این نتیجه خواهند رسید که راه حل های ا قتصادی وسیاسی و شیوه برخورد ی که به آنها اشاره شد ، ازدرون مسأله مشخص رژیم ایران بیرون زده است و برای حل مسأله گریزی ازکاربرد این راه حل برای این مسأله مشخص نیست . والا مسابقه را می بازند وباید جوابگوی عوارض وخامتباری باشند که این با خت برای جامعه جهانی به بارمی آورد
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home